کار خدا در امر آفرینش کامل نشد تا وقتی که زن را آفرید. او می توانست زن را مانند مرد از خاک زمین بیافریند. اما او تصمیم گرفت زن را مانند مرد از گوشت و استخوان مرد بسازد. با این کار، خدا به ما نشان داد که مرد و زن در ازدواج به طور نمادین یک تن می شوند. خدا به آدم شریکی داد که بتوانند در رابطه با یکدیگر، زیبایی عشق و محبت را تجربه کرده و رابطه جنسی و روحانی با هدیگر برقرار نمایند. آدم می بایستی زن را بیشتر به خاطر وجود خودش محبت کند تا این که از او انتظار تولید فرزندان داشته باشد.
آفرینش حوا از دنده آدم به مفهوم تساوی و همبستگی زن و مرد است. هر دوی آن ها محتاج به یکدیگرند و همدیگر را تکمیل می کنند. خدا زن را از سر آدم نیافرید تا بر او حکمرانی کند و هم چنین او را از پاهای آدم نیافرید تا زیر پایش لگدمال شود، بلکه از پهلوی آدم او را آفریدف تا این که با او هماهنگ باشد.
خدا از ابتدا هدفش تک همسری بود و یک مرد و دو زن را نیافرید. بلکه یک زن برای یک مرد و اتحاد با همدیگر خلق شدند.
خدا ازدواج را به عنوان هدیه به آدم و حوا داد. آنان کاملا برای یکدیگر خلق شدند. ازدواج نه امری بود مصلحتی و نه زاییده فرهنگ. ازدواج را خدا بنیاد نهاد. ازدواج سه جنبه اساسی داشت:
یک. مرد و زن از والدین خود جدا شده و به طور علنی با یکدیگر عهد و پیمان می بندند.
دو. زن و مرد با قبول مسئولیت در قبال سعادت یکدیگر و تعهد به دوست داشتن همسر خود بیش از دیگران، با هم یکی می شوند.
سه. آن دو در صمیمیت و تعهد ناشی از پیوند جنسی که فقط مختص ازدواج است، یک تن یا یک بدن می شوند.
ازدواج موفق، ازدواجی است که بر این سه جنبه استوار باشد.
دیدگاه کتاب مقدس درباره ازدواج
ازدواج طرح الهی است (پیدایش فصل دوم آیات هجدهم تا بیست و چهارم)
تعهد لازمه ازدواج موفق است (پیدایش فصل بیست و چهارم آیات پنجاه و هشت تا شصت)
عشق مهم است (پیدایش فصل بیست و نهم آیات دهم و یازدهم)
ازدواج شادی عظیمی به همراه دارد (ارمیاء فصل هفتم آیه سی و چهارم)
ازدواج موفق بهترین محیط را برای پرورش فرزندان به وجود می آورد (ملاکی فصل دوم آیات چهاردهم و پانزدهم)
خیانت، بنیاد اعتماد را که اساس همه روابط است، فرو می ریزد (متی فصل پنجم آیه سی و دوم)
ازدواج امری است دائمی (متی فصل نوزدهم آیه ششم)
فقط مرگ باید پیوند ازدواج را فسخ کند (رومیان فصل هفتم آیات دوم و سوم)
ازدواج بر عشقی واقعی استوار است، نه بر هیجانات و احساسات (افسسیان فصل پنجم آیات بیست و یکم تا سی و سوم)
ازدواج محترم و نیکوست (عبرانیان فصل سیزدهم ایه چهارم)
ازدواج نماد زنده ای از مسیح و کلیسا است (افسسیان فصل پنجم آیات بیست و پنجم و سی و دوم)
آفرینش حوا از دنده آدم به مفهوم تساوی و همبستگی زن و مرد است. هر دوی آن ها محتاج به یکدیگرند و همدیگر را تکمیل می کنند. خدا زن را از سر آدم نیافرید تا بر او حکمرانی کند و هم چنین او را از پاهای آدم نیافرید تا زیر پایش لگدمال شود، بلکه از پهلوی آدم او را آفریدف تا این که با او هماهنگ باشد.
خدا از ابتدا هدفش تک همسری بود و یک مرد و دو زن را نیافرید. بلکه یک زن برای یک مرد و اتحاد با همدیگر خلق شدند.
خدا ازدواج را به عنوان هدیه به آدم و حوا داد. آنان کاملا برای یکدیگر خلق شدند. ازدواج نه امری بود مصلحتی و نه زاییده فرهنگ. ازدواج را خدا بنیاد نهاد. ازدواج سه جنبه اساسی داشت:
یک. مرد و زن از والدین خود جدا شده و به طور علنی با یکدیگر عهد و پیمان می بندند.
دو. زن و مرد با قبول مسئولیت در قبال سعادت یکدیگر و تعهد به دوست داشتن همسر خود بیش از دیگران، با هم یکی می شوند.
سه. آن دو در صمیمیت و تعهد ناشی از پیوند جنسی که فقط مختص ازدواج است، یک تن یا یک بدن می شوند.
ازدواج موفق، ازدواجی است که بر این سه جنبه استوار باشد.
دیدگاه کتاب مقدس درباره ازدواج
ازدواج طرح الهی است (پیدایش فصل دوم آیات هجدهم تا بیست و چهارم)
تعهد لازمه ازدواج موفق است (پیدایش فصل بیست و چهارم آیات پنجاه و هشت تا شصت)
عشق مهم است (پیدایش فصل بیست و نهم آیات دهم و یازدهم)
ازدواج شادی عظیمی به همراه دارد (ارمیاء فصل هفتم آیه سی و چهارم)
ازدواج موفق بهترین محیط را برای پرورش فرزندان به وجود می آورد (ملاکی فصل دوم آیات چهاردهم و پانزدهم)
خیانت، بنیاد اعتماد را که اساس همه روابط است، فرو می ریزد (متی فصل پنجم آیه سی و دوم)
ازدواج امری است دائمی (متی فصل نوزدهم آیه ششم)
فقط مرگ باید پیوند ازدواج را فسخ کند (رومیان فصل هفتم آیات دوم و سوم)
ازدواج بر عشقی واقعی استوار است، نه بر هیجانات و احساسات (افسسیان فصل پنجم آیات بیست و یکم تا سی و سوم)
ازدواج محترم و نیکوست (عبرانیان فصل سیزدهم ایه چهارم)
ازدواج نماد زنده ای از مسیح و کلیسا است (افسسیان فصل پنجم آیات بیست و پنجم و سی و دوم)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر