رسولان مسیح (۴: ۱-۱۳)
۱ پولس رسول می نویسد که هرکس ما را (پولس، اپلس، ودیگر رسولانرا) چون خدّام مسیح و وکلای اسرار خدا بشمارد. نکته ای که پولس رسول سعی در تفهیم آن دارد اینست که، رسولان و رهبران کلیسا، خادمین مسیح هستند و نبایستی به ایشان به چشم رهبر گروههای مختلف و دسته های سیاسی درون کلیسا نگریست. ایشان یک ارباب دارند و او عیسی مسیح است.
همه کسانی که به عیسی مسیح ایمان آورده اند. درحقیقت خادمین مسیح می باشند. و اگر همه مانند خادمان و نوکران مسیح رفتار کنند دیگر تفرقه و خصومت ایجاد نخواهد شد (به انجیل متی ۲۳: ۸، ۱۰ مراجعه شود).
رسولان وکلای اسرار خدا هستند. این «اسرار خدا» همانا طریق نجات و مژده نجات بوسیلۀ عیسی مسیح است. این «اسرار» زمانی از دیدگان عموم مخفی بود ولی اینک به معرض دید همگان نهاده شده و رسولان عیسی مسیح آن اسرار را برای کلیسا بازگو نموده اند (رومیان ۱: ۱۷؛ اول قرنتیان ۲: ۷). این «اسرار» به رسولان سپرده شده بود، و لذا رسولان وکلای «اسرار خدا» شمرده می شوند.
۲ وکیل کسی است که چیزی به او سپرده شده باشد. واگر شخصی طرف اعتماد قرار گرفته و چیزی به او سپرده شده باشد، باید که امین بوده، وظیفۀ خود را بنحو احسن انجام دهد. از آنجا که خدا پولس رسول را مورد اعتماد خود قرار داده و «اسرار» الهی را بدو مکشوف نموده است، پولس نیز با کمال وفاداری و جدیت، در جهت بنای بدن مسیح، هیکل روح القدس (اول قرنتیان ۳: ۱۶) یعنی کلیسای مسیح کوشش کرده، با موعظه کلام قرنتیان را بنا می کرد.
۳ پولس رسول، وظیفۀ رسالت خود را بنحو احسن انجام داده و سعی در بنای حزب و گروه خود نمی نمود. بلکه هدف او این بود که کارش مورد تأیید خدا قرار بگیرد (انجیل یوحنا ۵: ۴، ۴۴؛ غلاطیان ۱: ۱۰). به همین گونه، ما نیز نبایستی در پی کسب نام نیک و شهرت برای خود باشیم. البته بایستی از بدنامی پرهیز نمود! و بایستی تا حد امکان سعی کنیم که نام خود را از هر لکه و عیبی دور نگاه داریم زیرا که بدنامی ما باعث لکه دار شدن نام عیسی خواهد شد ولی اگر همیشه در پی انجام ارادۀ خدا کوشا باشیم، عنقریب است که از سوی جهان گناهکار مورد ملامت و حکم قرار بگیریم. در اینجا پولس رسول می گوید: اما بجهت من کمتر چیزی است که از شما یا از یوم بشر (دادگاه انسانی) حکم کرده شوم. بیایید نگران حرف مردم نبوده، با جدیت در راه انجام ارادۀ خدا کوشا باشیم. از آنجا که انسان هیچگاه از کلیۀ حقایق برخوردار نمی تواند بود لذا بشر هیچگاه نمی تواند قاضی خوبی باشد. از قضاوت کسانی که قدرت داوری صحیح را ندارد نباید ترسید لکن از سوی دیگر، خدا قاضی عادل و داور مطلق ماست، ما بایستی ارادۀ او را در نظر داشته باشیم، زیرا که اوست که در نهایت داور ما خواهد بود. به همین خاطر است که پولس رسول، بیش از آنکه برای سخنان مردم اهمیت قائل باشد، داوری خدا را در نظر دارد. پولس می گوید: بلکه برخود نیز حکم نمی کنم، یعنی او حتی به نظر شخص خود نسبت به کارهای خود نیز اهمیتی نمی دهد!
امتحان کردن خویشتن، کاری بسیار خوب و حتی ضروری است، ولی حکم کردن بر خود امری بی فایده می باشد. زیرا ما هرگز قادر به قضاوت صحیح چه در مورد خود و چه در مورد دیگران نخواهیم بود. بخاطر طبیعت بشریمان، در بسیاری از موارد با وجود تقصیرکاری، خود را تبرئه می کنیم (به اول قرنتیان ۱۱: ۲۸، ۳۱ و تفسیر آن آیات مراجعه نمایید).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر