۱۳۹۴ مرداد ۸, پنجشنبه

دوم قرنتیان فصل ۱ (ترجمه قدیم)



 ۱ پولس، به اراده خدا رسول عیسی مسیح، و تیموتاوس برادر، به کلیسای خدا که در قرنتس می باشد با همه مقدسینی که در تمام اخائیه هستند، ۲ فیض و سلامتی از پدر ما خدا و عیسی مسیح خداوند به شما باد.

  خدای جمیع تسلیات
 ۳ متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح که پدر رحمتها و خدای جمیع تسلیات است، ۴ که ما را در هر تنگی ما تسلی می دهد تا ما بتوانیم دیگران را در هر مصیبتی که باشد تسلی نماییم، به آن تسلی که خود از خدا یافته ایم. ۵ زیرا به اندازه ای که دردهای مسیح در ما زیاده شود، به همین قسم تسلی ما نیز بوسیله مسیح می افزاید. ۶ اما خواه زحمت کشیم، این است برای تسلی و نجات شما، و خواه تسلی پذیریم این هم بجهت تسلی و نجات شما است که میسر می شود از صبر داشتن در همین دردهایی که ما هم می بینیم. ۷ و امید ما برای شما استوار می شود زیرا می دانیم که چنانکه شما شریک دردها هستید، همچنین شریک تسلی نیز خواهید بود. ۸ زیرا ای برادران نمیخواهیم شما بیخبر باشید از تنگیای که در آسیا به ما عارض گردیدکه بینهایت و فوق از طاقت بار کشیدیم، بحدی که از جان هم مأیوس شدیم. ۹ لکن در خود فتوای موت داشتیم تا بر خود توکل نکنیم، بلکه بر خدا که مردگان را برمیخیزاند، ۱۰ که ما را از چنین موت رهانید و می رهاند و به او امیدواریم که بعد از این هم خواهد رهانید. ۱۱ و شما نیز به دعا در حق ما اعانت می کنید تا آنکه برای آن نعمتی که از اشخاص بسیاری به ما رسید، شکرگزاری هم بجهت ما از بسیاری بجا آورده شود.

  تغییر برنامه پولس
 ۱۲ زیرا که فخر ما این است یعنی شهادت ضمیر ما که به قدوسیت و اخلاص خدایی، نه به حکمت جسمانی، بلکه به فیض الهی در جهان رفتار نمودیم و خصوصاً نسبت به شما. ۱۳ زیرا چیزی به شما نمینویسیم مگر آنچه می خوانید و به آن اعتراف می کنید و امیدوارم که تا به آخر اعتراف هم خواهید کرد. ۱۴ چنانکه به ما فیالجمله اعتراف کردید که محل فخر شما هستیم، چنانکه شما نیز ما را می باشید در روز عیسی خداوند. ۱۵ و بدین اعتماد قبل از این خواستم به نزد شما آیم تا نعمتی دیگر بیابید، ۱۶ و از راه شما به مکادونیه بروم و باز از مکادونیه نزد شما بیایم وشما مرا به سوی یهودیه مشایعت کنید. ۱۷ پس چون این را خواستم، آیا سهلانگاری کردم یا عزیمت من عزیمت بشری باشد تا آنکه به نزد من بلی بلی و نی نی باشد. ۱۸ لیکن خدا امین است که سخن ما با شما بلی و نی نیست. ۱۹ زیرا که پسر خدا عیسی مسیح که ما یعنی من و سلوانس و تیموتاوس در میان شما به وی موعظه کردیم، بلی و نی نشد بلکه در او بلی شده است. ۲۰ زیرا چندان که وعده های خدا است، همه در او بلی و از این جهت در او امین است تا خدا از ما تمجید یابد. ۲۱ اما او که ما را با شما در مسیح استوار می گرداند و ما را مسح نموده است، خداست. ۲۲ که او نیز ما را مهر نموده و بیعانه روح را در دلهای ما عطا کرده است. ۲۳ لیکن من خدا را بر جان خود شاهد می خوانم که برای شفقت بر شما تا بحال به قرنتس نیامدم، ۲۴ نه آنکه بر ایمان شما حکم کرده باشیم بلکه شادی شما را مددکار هستیم زیرا که به ایمان قایم هستید.

اول قرنتیان فصل ۱ (ترجمه قدیم)


  


 ۱ پولس به اراده خدا رسول خوانده شده عیسی مسیح و سوستانیس برادر، ۲ به کلیسای خدا که در قرنتس است، از مقدسین در مسیح عیسی که برای تقدس خوانده شده اند، با همه کسانی که در هرجا نام خداوند ما عیسی مسیح را می خوانند که (خداوند) ما و (خداوند) ایشان است. ۳ فیض و سلامتی از جانب پدر ما خدا و عیسی مسیح خداوند بر شما باد.

  شکرگزاری
 ۴ خدای خود را پیوسته شکر می کنم درباره شما برای آن فیض خدا که در مسیح عیسی به شمـا عطا شـده است، ۵ زیرا شما از هرچیز در وی دولتمند شده اید، در هر کلام و در هر معرفت. ۶ چنانکه شهادت مسیح در شما استوار گردید، ۷ بحدی که در هیچ بخشش ناقص نیستید و منتظر مکاشفه خداوند ما عیسی مسیح می باشید. ۸ که او نیز شما را تا به آخر استوار خواهد فرمود تا در روز خداوند ما عیسی مسیح بیملامت باشید. ۹ امین است خدایی که شما را به شراکت پسر خود عیسی مسیح خداوند ما خوانده است.

  پرهیز از شقاق
 ۱۰ لکن ای برادران از شما استدعا دارم به نام خداوند ما عیسی مسیح که همه یک سخن گویید و شقاق در می ان شما نباشد، بلکه در یک فکر و یک رای کامل شوید. ۱۱ زیرا که ای برادران من، از اهل خانه خلوئی درباره شما خبر به من رسید که نزاعها در میان شما پیدا شده است. ۱۲ غرض اینکه هریکی از شما میگوید که من از پولس هستم، و من از اپلس، و من از کیفا، و من از مسیح. ۱۳ آیا مسیح منقسم شد؟ یا پولس در راه شما مصلوب گردید؟ یا به نام پولس تعمید یافتید؟ ۱۴ خدا را شکر می کنم که هیچ یکی از شما را تعمید ندادم جز کرسپس و قایوس، ۱۵ که مبادا کسی گوید که به نام خود تعمید دادم. ۱۶ و خاندان استیفان را نیز تعمید دادم و دیگر یاد ندارم که کسی را تعمید داده باشم. ۱۷ زیرا که مسیح مرا فرستاد، نه تا تعمید دهم بلکه تا بشارت رسانم، نه به حکمت کلام مبادا صلیب مسیح باطل شود.

  مسیح قوت و حکمت خدا
 ۱۸ زیرا ذکر صلیب برای هالکان حماقت است، لکن نزد ما که ناجیان هستیم قوت خداست. ۱۹ زیرا مکتوب است: “حکمت حکما را باطل سازم و فهم فهیمان را نابود گردانم.” ۲۰ کجا است حکیم؟ کجا کاتب؟ کجا مباحث این دنیا؟ مگر خدا حکمت جهان را جهالت نگردانیده است؟ ۲۱ زیرا که چون برحسب حکمت خدا، جهان از حکمت خود به معرفت خدا نرسید، خدا بدین رضا داد که بوسیله جهالت موعظه، ایمانداران را نجات بخشد. ۲۲ چونکه یهود آیتی می خواهند و یونانیان طالب حکمت هستند. ۲۳ لکن ما به مسیح مصلوب وعظ می کنیم که یهود را لغزش و امت ها را جهالت است. ۲۴ لکن دعوت شدگان را خواه یهود و خواه یونانی مسیح قوت خدا و حکمت خدا است. ۲۵ زیرا که جهالت خدا از انسان حکیمتر است و ناتوانی خدا از مردم، تواناتر. ۲۶ زیرا ای برادران دعوت خود را ملاحظه نمایید که بسیاری بحسب جسم حکیم نیستند و بسیاری توانا نی و بسیاری شریف نی. ۲۷ بلکه خدا جهال جهان را برگزید تا حکما را رسوا سازد و خدا ناتوانان عالم را برگزید تا توانایان را رسوا سازد، ۲۸ و خسیسان دنیا و محقران را خدا برگزید، بلکه نیستیها را تا هستیها را باطل گرداند. ۲۹ تا هیچ بشری در حضور او فخر نکند. ۳۰ لکن از او شما هستید در عیسی مسیح که از جانب خدا برای شما حکمت شده است و عدالت قدوسیت و فدا. ۳۱ تا چنانکه مکتوب است هر که فخر کند در خداوند فخر نماید.

اعمال رسولان فصل ۱ (ترجمه قدیم)


  



  صعود مسیح به آسمان
 ۱ صحیفه اول را انشا نمودم، ای تیوفلس،درباره همه اموری که عیسی به عمل نمودن و تعلیم دادن آنها شروع کرد. ۲ تا آن روزی که رسولان برگزیده خود را به روح القدس حکم کرده، بالا برده شد. ۳ که بدیشان نیز بعد از زحمت کشیدن خود، خویشتن را زنده ظاهر کرد به دلیلهای بسیار که در مدت چهل روز بر ایشان ظاهر می شد و درباره امور ملکوت خدا سخن می گفت. ۴ و چون با ایشان جمع شد، ایشان را قدغن فرمود که “از اورشلیم جدا مشوید، بلکه منتظر آن وعده پدر باشید که از من شنیده اید. ۵ زیرا که یحیی به آب تعمید می داد، لیکن شما بعد از اندک ایامی، به روح القدس تعمید خواهید یافت.” ۶ پس آنانی که جمع بودند، از او سوال نموده، گفتند: “خداوندا آیا در این وقت ملکوت را بر اسرائیل باز برقرار خواهی داشت؟” ۷ بدیشان گفت: “از شما نیست که زمانها و اوقاتی را که پدر در قدرت خود نگاه داشته است بدانید. ۸ لیکن چون روح القدس بر شما می آید، قوت خواهید یافت و شاهدان من خواهید بود، در اورشلیم و تمامی یهودیه و سامره و تا اقصای جهان.” ۹ و چون این را گفت، وقتی که ایشان همی نگریستند، بالا برده شد و ابری او را از چشمان ایشان در ربود. ۱۰ و چون به سوی آسمان چشم دوخته می بودند، هنگامی که او می رفت، ناگاه دو مرد سفیدپوش نزد ایشان ایستاده، ۱۱ گفتند: “ای مردان جلیلی چرا ایستاده، به سوی آسمان نگرانید؟ همین عیسی که از نزد شما به آسمان بالا برده شد، باز خواهد آمد به همین طوری که او را به سوی آسمان روانه دیدید.” ۱۲ آنگاه به اورشلیم مراجعت کردند، از کوه مسمی به زیتون که نزدیک به اورشلیم به مسافت سفر یک روز سبت است. ۱۳ و چون داخل شدند، به بالاخانه ای برآمدند که در آنجا پطرس و یوحنا و یعقوب و اَندریاس و فیلپس و توما و برتولما و متی و یعقوب بن حلفی و شمعون غیور و یهودای برادر یعقوب مقیم بودند. ۱۴ و جمیع اینها با زنان و مریم مادر عیسی و برادران او به یکدل در عبادت و دعا مواظب می بودند.

  انتخاب متیاس
 ۱۵ و در آن ایام، پطرس در میان برادران که عدد اسامی ایشان جمله قریب به صد و بیست بود برخاسته، گفت: ۱۶ ”ای برادران، می بایست آن نوشته تمام شود که روح القدس از زبان داود پیش گفت درباره یهودا که راهنما شد برای آنانی که عیسی را گرفتند. ۱۷ که او با ما محسوب شده، نصیبی در این خدمت یافت. ۱۸ پس او از اجرت ظلم خود، زمینی خریده، به روی درافتاده، از میان پاره شد و تمامی امعایش ریخته گشت. ۱۹ و بر تمام سکنه اورشلیم معلوم گردید چنانکه آن زمین در لغت ایشان به حقل دما، یعنی زمین خون نامیده شد. ۲۰ زیرا در کتاب زبور مکتوب است که خانه او خراب بشود و هیچ کس در آن مسکن نگیرد و نظارتش را دیگری ضبط نماید. ۲۱ الحال می باید از آن مردمانی که همراهان ما بودند، در تمام آن مدتی که عیسی خداوند با ما آمد و رفت می کرد، ۲۲ از زمان تعمید یحیی، تا روزی که از نزد ما بالا برده شد، یکی از ایشان با ما شاهد برخاستن او بشود.” ۲۳ آنگاه دو نفر یعنی یوسف مسمی به برسبا که به یوستس ملقب بود و متیاس را برپا داشتند، ۲۴ و دعا کرده، گفتند: “تو ای خداوند که عارف قلوب همه هستی، بنما کدام یک از این دو را برگزیده ای  ۲۵ تا قسمت این خدمت و رسالت را بیابد که یهودا از آن باز افتاده، به مکان خود پیوست.” ۲۶ پس قرعه به نام ایشان افکندند و قرعه به نام متیاس برآمد و او با یازده رسول محسوب گشت.

آیه امروز . . .

آیه امروز . . .
یوحنا اول باب ۴ آیه ۷ ۷ ای‌ حبیبان‌، یکدیگر را محبت‌ بنماییم‌ زیرا که‌ محبت‌ از خداست‌ و هرکه‌ محبت‌ می‌نماید از خدا مولود شده‌ است‌ و خدا را می‌شناسد،

۱۳۹۴ تیر ۲۹, دوشنبه

تشنگی و حیات




همه ما اوقاتی داشته ایم که از نظر روحانی سخت تشنه بوده ایم ؛ روح ما احساس تشنگی می کند ؛ بارها وبارها این برای من اتفاق افتاده
من یقین دارم که آن لحظه بهترین زمان است که دعا کنیم و خلوت کنیم ؛ چون تمام وجودمون درعطش آکنده است وتماما او
( مسـیــح ) را صدا می زند ؛ و اوست که آب حیات را فراهم می کند و ما را غنی می سازد

گاهی خواندن کلام ؛ سرودهای پرستشی ؛  خواندن کتابهای الاهیاتی ؛صحبت کردن با دوست ایماندار؛شنیدن موعظه؛ .... و کارعجیب روح القدس
بله  ای خداوند...فقط خداوند است که آب حیات را به فراوانی به ما عطا می کند
و ما هر چه بیشتر درخداوند سلوک کنیم در روح القدس غنی تر میشویم

کتاب مقدس در رابطه با تشنگی و آب حیات آیات زیادی اشاره کرده که این نمونه هایی ازآیات است

جان من تشنه خداست، تشنه خدای زنده! مزمور42؛2

یوحنا 7؛37و38
عیسی ایستاد و به بانگ بلند ندا درداد: «هر‌که تشنه است، نزد من آید و بنوشد.۳۸هر‌که به من ایمان آوَرَد، همانگونه که کتاب می‌گوید، از بطن او نهرهای آب زنده روان خواهد شد.»

 خداوند را شکر می کنم که این دعوت همیشه وجود دارد؛ آن چشمه تازه ؛تمیز؛دلچسب و زیباااا

من همیشه این کلمات بر زبانم جاریست.(( مسیح  بالاترین ثروت است )) البته که مسیح دراین چند کلمه خلاصه نمی شود




تفسیر کاربردی یوحنا فصل 6


۴۷ تنها چیز ضروری برای دریافت حیات جاودانی، ایمان به عیسی است (یوحنا ۳: ۱۵، ۳۶ و تفسیر آن مشاهده شود).
۴۸-۵۰ عیسی بار دیگر در اینجا می‌گوید که وی نان حیات بخش است. چیزی بس بالاتر از من. درنظر یهودیان، من لذیذترین غذا بود. اما یهودیان عهد عتیق من را خوردند و بعد مردند. اما کسانی که «نان حیات» را بخورند-یعنی کسانی که به عیسی ایمان بیاورند-هرگز نخواهند مرد. یعنی جانهای ایشان نخواهد مرد. ایشان حیات جاودانی خواهند داشت.

خدا کیست و چرا این موضوع اهمیت دارد ؟


من الف و ی، اول و آخر و ابتدا و انتها هستم
مکاشفه 13:22


 اگر آرامی خدا تنها هدف ماست، پس موفق خواهیم بود، مهم نیست که شرایط و نتایج آن چه باشد، ما از چیزهای شبیه به هم فاصله می گیریم و محبت را به آغوش می کشیم که همواره حضور دارد.
این همان صخره ای است که بر آن ایستاده ایم.
ماریانه ویلیامسون


 ایمان داشتن به خدا از نظر من یعنی اینکه حس کنم خدا وجود دارد و زنده است، کسی که با قدرت مقاومت ناپذیر خود مصرانه ما را به سوی محبت بیشتر و بیشتر می کشاند.
 ونسان ونگوک

آیه امروز . . .

 
یوحنا باب ۶ ۴۷ آمین‌ آمین‌ به‌ شما می‌گویم‌ هر که‌ به‌ من‌ ایمان‌ آرد، حیات‌ جاودانی‌ دارد. ۴۸ من‌ نان‌ حیات‌ هستم‌.

۱۳۹۴ تیر ۲۸, یکشنبه

دست گذاری برای شفا

      Laying On of Hands for Healing یک نمونه نسبتا منحصر بفرد از دست گذاری جهت برکت و شفا را می‏‏توانیم در کتاب مرقس ببینیم. عیسی به شاگردان خود قدرت و اقتدار داد. " ۱۲ پس‌ روانه‌ شده‌، موعظه‌ کردند که‌ توبه‌ کنند، ۱۳ و بسیار دیوها را بیرون‌ کردند و مریضان‌ کثیر را روغن‌ مالیده‌، شفا دادند (مرقس ۶: ۱۲-۱۳).
یکی از آخرین تعلیمات عیسی به شاگردانش این بود: " ۱۷ و این‌ آیات‌ همراه‌ ایمانداران‌ خواهد بود که‌ به‌ نام‌ من‌ دیوها را بیرون‌ کنند و به‌ زبانهای‌ تازه‌ حرف‌ زنند ۱۸ و مارها را بردارند و اگر زهر قاتلی‌ بخورند، ضرری‌ بدیشان‌ نرساند و هرگاه‌ دستها بر مریضان‌ گذارند، شفا خواهند یافت‌." (مرقس ۱۶: ۱۷-۱۸).
در کتاب یعقوب نیز ما با آیات بسیار جالب توجهی روبرو می‏‏شویم. یعقوب به ما می‏‏گوید: " ۱۴ و هرگاه‌ کسی‌ از شما بیمار باشد، کشیشان‌ کلیسا را طلب‌ کند تا برایش‌ دعا نمایند و او را به‌ نام‌ خداوند به‌ روغن‌ تدهین‌ کنند. ۱۵ و دعای‌ ایمان‌، مریـض‌ را شفـا خواهـد بخشیـد و خداونـد او را خواهد برخیزانید، و اگر گناه‌ کرده‌ باشد، از او آمرزیده‌ خواهد شد" (یعقوب ۵: ۱۴-۱۶).
در کتاب پولس نیز به حکایت پولس در راه دمشق برخورد می‏‏کنیم که بینایی خود را از دست می‏‏دهد اما در رؤیا می‏‏بیند که شخصی با دست گذاری بر او، سبب بینایی وی می‏‏شود. "و شخصی‌ حنانیا نام‌ را در خواب‌ دیده‌ است‌ که‌ آمده‌، بر او دست‌ گذارد تا بینا گردد." (اعمال ۹: ۱۲).
دست گذاری برای شفای بیماران یک امر معمول در کلیساهای اولیه بوده است. عیسی اغلب قبل از شفای افراد، بر آنها دست می‏‏گذاشت (مرقس ۶: ۵؛ لوقا ۴: ۴۰؛ ۱۲: ۱۳).
ما به مسح با روغن برای اهداف مختلف در سراسر کتاب مقدس برخورد می‏‏کنیم. معمولا عمل مسح با روغن به همراه دعا برای شفای بیماران به انجام می‏‏رسد. مسح با روغن در دوران کتاب مقدس به عنوان عامل شفا مورد استفاده قرار می‏‏گرفت (لوقا ۱۰: ۳۴). اما این صرفا یک نماد از قدرت شفای خداوند بشمار می‏‏آمد. شفای بیماران به قوت روح‏القدس‏‏ انجام می‏‏پذیرد و روغن صرفا یک نماد است (اعمال ۱۰: ۳۸).
برای شفای بیماران نه دست گذاری و نه مسح با روغن امری لازم به حساب نمی‏‏آید. در اغلب موارد در کتاب مقدس ما ناظر شفای بیماران بدون دست گذاری و بدون مسح با روغن هستیم. دست گذاری و روغن صرفا نمادی از ایمان به قدرت خداوند است. 

متی فصل 9



  شفای مرد افلیج
 ۱ پـس‌ به‌ كشتـی‌ سوار شده‌، عبور كرد و به شهر خویش‌ آمد.  ۲ ناگاه‌ مفلوجی‌ را بر بستر خوابانیده‌، نزد وی‌ آوردند. چون‌ عیسی‌ ایمان‌ ایشان‌ را دید، مفلوج‌ را گفت‌: «ای‌ فرزند، خاطر جمع‌ دار كه‌ گناهانت‌ آمرزیده‌ شد. »  ۳ آنگاه‌ بعضی‌ از كاتبان‌ با خود گفتند: «این‌شخص‌ كفر می‌گوید.»  ۴ عیسی‌ خیالات‌ ایشان‌ را درک نموده‌، گفت‌: «از بهر چه‌ خیالات‌ فاسد به‌خاطر خود راه‌ می‌دهید؟  ۵ زیرا كدام‌ سهل‌تر است‌، گفتن‌ اینكه‌ گناهان‌ تو آمرزیده‌ شد یا گفتن‌ آنكه‌ برخاسته‌ بخرام‌؟ل ۹


 

آیه امروز . .

.
یوحنا اول باب ۵ آیه ۴ تا ۵ ۴ زیرا آنچه‌ از خدا مولود شده‌ است‌، بر دنیا غلبه‌ می‌یابد؛ و غلبه‌ای‌ که‌ دنیا را مغلوب‌ ساخته‌ است‌، ایمان‌ ماست‌. ۵ کیست‌ آنکه‌ بر دنیا غلبه‌ یابد؟ جز آنکه‌ ایمان‌ دارد که‌ عیسی‌ پسر خداست‌.

۱۳۹۴ تیر ۱۷, چهارشنبه

خدا در سه شخصیت چه انتظاری از من دارد؟


یکی از چیزهایی که مسیحیت را از سایر مذاهب و جهان بینی های موجود متمایز می کند
تأکید بر رابطه فردی با خدا است که در شخص روح القدس تقویت می شود.
وقتی به این موضوع فکر کنید متوجه خواهید شد که واقعا یک هدیه زیبا و حیرت انگیز است. خدا شبیه یک قاضی بزرگ نیست که در آسمان نشسته و منتظر فرصت باشد تا مچ شما را بگیرد و یک صاعقه به طرف شما پرتاب کند.
او قصد ندارد که تمام سرگرمیها و شادیهای شما را از بین ببرد، بلکه میخواهد ارتباطی فردی و عمیق با شما داشته باشد.
خدا میخواهد به شما بیاموزد که چه نقشه خاصی برای زندگیتان دارد.
خدا همین االان هم شما را به خوبی میشناسد، اما شما چگونه او را می شناسید؟ آیا می توانید مشکلات زندگی و نگرانی خود را با او در میان بگذارید و منتظر بمانید تا از طریق روح القدس به شما پاسخ بدهد؟
سخت نیست.
خدا ما را آفرید تا او را بشناسیم و هیچ کدام از ما نمی توانیم این اشتیاقی که در اعماق قلبمان وجود دارد را نادیده بگیریم.



ممکن است شما منحصر بفرد و بی نظیر باشید، اما نمی توانید خارج از هدف خدا خوشبختی واقعی را در زندگی تجربه کنید.
 شما فقط می توانید انعکاسی از معنا را در زندگی خود ببینید
مگر آنکه به سوی خدا بیایید. برخی در رسیدن به این تصمیم یک مسیر سخت و طولانی را انتخاب می کنند
- مثال یک طرح پنجاه ساله و یا بیشتر- در حالی که برخی دیگر مسیر مستقیم را در نظر دارند
- ظرف پنج دقیقه. یک دعا که قلب شما را باز کند و از خدا بخواهد تا در وجودتان زندگی کند تمام آن چیزی است که برای شروع این رابطه احتیاج دارید.

تأمل شخصی : •آیا برای من دشوار است که قبول کنم خدا در سه شخصیت پدر، پسر، روح القدس وجود دارد؟
چرا بله یا چرا خیر؟ •آیا روح القدس را از خدا طلبیده و دریافت کرده ام؟
 دلیلی وجود دارد؟ •آیا موردی بوده که من احساس کرده باشم روح القدس به طرز خاصی مرا هدایت کرده است؟ چه اتفاقی افتاد؟

• آیا زندگی من برای دیگران انعکاس حضور خدا هست؟اگر هست، به چه طریق؟

• اگر من هنوز مسیحی نیستم،
 آیا تاکنون در زندگی ام به جایی رسیده ام که احساس کنم آماده شناخت خدا هستم؟
اگر الان در آن موقعیت هستم می توانم دعای نجات  را بخوانم ُ وتصمیم خودم را مُهر کنم
دعا گفتگوی ساده تو با خداست . خداوند تو را می شناسد و حالت سادگی تو برای خدا مهم است
(( ای پدر آسمانی خالق تمام هستی در حضورت اعتراف می کنم که گناهکارم و از گناه خود توبه می کنم و ایمان دارم که عیسی مسیح برای گناهان من بر روی صلیب جان داد و سه روز پس از مرگ زنده شد و او پسر خدا و خداوند من است
می خواهم بر قلب من سلطنت کنی و گناهان مرا ببخشی و سکان زندگی مرا به دست خود بگیری
این دعا را به نام عیسی مسیح خداوند کردم
آمین
و یا از یک شبان  یا یکی از اعضای خانواده و یا از یک دوست مسیحی درخواست کنم که برای من دعا کند.

لوقا


 
  گفتار عیسی درباره روش زندگی  ۲۰ در این هنگام ، عیسی رو به شاگردان خود کرد و فرمود: “خوشابه حال شما که تهی دستید، زیرا ملکوت خدا از آن شماست !  ۲۱ ”خوشابه حال شما که اکنون گرسنه اید، زیرا سیر و بی نیاز خواهید شد. خوشابحال شما که گریان هستید، زیرا زمانی خواهد رسید که از خوشی خواهید خندید!  ۲۲ ”خوشابه حال شما، وقتی که مردم بخاطر من ، از شما متنفر شوند و شما را در جمع خود راه ندهند و به شما ناسزا گویند و تهمت زنند!  ۲۳ در اینگونه مواقع شادی کنید! بلی ، شاد و مسرور باشید، زیرا در آسمان پاداش بزرگی در انتظارتان خواهد بود؛ بدانید که باانبیای قدیم نیز مردم همینگونه رفتار کرده اند.  ۲۴ “اما وای به حال ثروتمندان ، زیرا دوران خوشی ایشان فقط محدود به این جهان است .  ۲۵ ”وای به حال آنانی که اکنون سیر هستند، زیرا دوران گرسنگی شان فرا خواهد رسید! “وای به حال آنانی که امروز خندان و بی غمند، زیرا غم و اندوه انتظارشان را می کشد!  ۲۶ ”وای بر شما، آنگاه که مردم از شما تعریف و تمجید کنند، زیرا با انبیای دروغین نیز به همینگونه رفتار می کردند!  ۲۷ ”اما به همه شما که سخنان مرا می شنوید، می گویم که دشمنان خود را دوست بداریـد و به کسانی که از شما نفرت دارند، خوبی کنید.  ۲۸ برای آنانی که به شما ناسزا می گویند، دعای خیر کنید. برای افرادی که به شما آزار می رسانند، برکت خدا را بطلبید.  ۲۹ ”اگر کسی به یک طرف صورتت سیلی زد، بگذار به طرف دیگر هم بزند! اگر کسی خواست ردای تو را بگیرد، پیراهنت را هم به او بده .  ۳۰ هر که از تو چیزی بخواهد، از او دریغ مدار، و اگر اموالت را گرفتند، در فکر پس گرفتن نباش .  ۳۱ با مردم آنگونه رفتار کن که انتظار داری با تو رفتار کنند.  ۳۲ ”اگر فقط کسانی را دوست بدارید که شما را دوست می دارند، چه برتری بر دیگران دارید؟ خدانشناسان نیز چنین می کنند!  ۳۳ اگر فقط به کسانی خوبی کنید که به شما خوبی می کنند، آیا کار بزرگی کرده اید؟ گناهکاران نیز چنین می کنند!  ۳۴ و اگر فقط به کسانی قرض بدهید که می توانند به شما پس بدهند، چه هنر کرده اید؟ حتی گناهکاران نیز اگر بدانند پـولشان را پس می گیـرند، به یکدیـگر قرض می دهند.  ۳۵ ”اما شما، دشمنانتان را دوست بدارید و به ایشان خوبی کنید! قرض بدهید و نگران پس گرفتن نباشید. در اینصورت پاداش آسمانی شما بزرگ خواهد بود، زیرا همچون فرزندان خدا رفتار کرده اید، چون خدا نیز نسبت به حق ناشناسان و بدکاران مهربان است .  ۳۶ پس مانند پدر آسمانی خود دلسوز باشید.  ۳۷ ”ایراد نگیرید تا از شما ایراد نگیرند. دیگران را محکوم نکنید تا خدا شما را محکوم نکند. گذشت داشته باشید تا نسبت به شما باگذشت باشند.  ۳۸ بدهید تا خدا هم به شما بدهد. هدیه ای که می دهید، به خودتان برخواهد گشت ، آن هم با پیمانه ای پر، لبریز، فشرده و تکان داده شده ! با هر دستی که بدهید با همان دست دریافت خواهید کرد. اگر با دست پر بدهید، با دست پر دریافت می کنید و اگر با دست خالی بدهید، با دست خالی دریافت خواهید کرد.”  ۳۹ سپس عیسی این مثل ها را آورد: “چه فایده دارد که کور، راهنمای کور دیگر شود؟ یکی که در گودال بیفتد، دیگری را هم بدنبال خود می کشد.  ۴۰ چگونه ممکن است که شاگرد داناتر از استاد خود باشد؟ شاگرد اگر زیاد تلاش کند، شاید مانند استاد خود شود.  ۴۱ ”چرا پر کاهی را که در چشم دیگران است ، می بینی ، اما چوب را در چشم خود نادیده می گیری ؟  ۴۲ چگونه جرأت می کنی بگویی : برادر، اجازه بده پر کاه را از چشمت درآورم ، در حالیکه چوب را در چشم خود نمی بینی ؟ ای متظاهر، نخست چوب را از چشم خود درآور، آنگاه بهتر خواهی دید تا پرکاه را از چشم او بیرون بیاوری !  ۴۳ ”اگر درخت خوب باشد، میوه اش نیز خوب خواهد بود، و اگر بد باشد، میوه اش نیز بد خواهد بود.  ۴۴ درخت را از میوه اش می شناسند. نه بوته خار انجیر می دهد و نه بوته تمشک ، انگور!  ۴۵ شخص نیک ، چون خوش قلب است ، اعمالش نیز نیک است . شخص بد، چون بد باطن است ، اعمالش نیز بد است . آنچه در دل شخص باشد، از سخنانش آشکار می گردد!  ۴۶ ”چگونه مرا "خداوند" می خوانید، اما دستوراتم را اطاعت نمی کنید؟  ۴۷ هر که نزد من آید و سخنان مرا بشنود و به آنها عمل کند، مانند شخصی است که خانه اش را بر بنیاد محکم سنگی می سازد.  ۴۸ وقتی سیلاب بیاید و به آن خانه فشار بیاورد، پابرجا می ماند، زیرا بنیادی محکم دارد.  ۴۹ ”اما کسی که سخنان مرا می شنود و اطاعت نمی کند، مانند کسی است که خانه اش را روی زمین سست بنا می کند. هرگاه سیل به آن خانه فشار آورد، فرو می ریزد و ویران می شود.”

متی 6


 
 
 ۱ مراقب باشید كه اعمال نیك خود را در انظار مردم انجام ندهید، تا شما را ببینند و تحسین كنند، زیرا در اینصورت نزد پدر آسمانی تان اجری نخواهید داشت .  ۲ هرگاه به فقیری كمك می كنی ، مانند ریاكاران كه در كنیسه و در بازار از خود تعریف می كنند تا مردم به آنها احترام بگذارند، دربارة كار نیك خود داد سخن سر نده ، چون به این ترتیب ، اجری را كه می بایست از خدا بگیری ، از مردم گرفته ای .  ۳ اما وقتی به كسی صدقه ای می دهی ، نگذار حتی دست چپت از كاری كه دست راستت می كند، آگاه شود،  ۴ تا نیكویی تو در نهان باشد. آنگاه پدر آسمانی كه امور نهان را می بیند، تو را اجر خواهدداد.
 
  
 
 
 

تفسیر کاربردی تسالونیکیان اول فصل ۱




شکر گزاری به جهت تسالونیکیان (۱:۱-۱۰)
۱ به هنگام نگارش این نامه، سِلوانُس (یا سیلاس) و تیموتائوس در کنار پولس حضور داشتند (دوم قرنتیان ۱:۱- ۲ ، ۱۹و تفسیر آن را مشاهده کنید).
۲ افسسیان ۱:۱۵-۱۶؛ کولسیان ۱:۳-۵؛ دوم تسالونیکیان ۱:۳ و تفسیر آن را مشاهده کنید.
۳ پولس می گوید که او وهمراهاننش، در دعاهای خود سه چیز در مورد تسالونیکیان ذکر می کنند. اول اینکه ، او اعمال ایمان آنها،یعنی آن کارهای نیکویی را که ایشان پس ا ز ایمان به عیسی مسیح انجام داده ا ند(یعقوب ۲:۱۷ را مشاهده کنید)، را به خاطر می آورد.. دومین نکته ای که پولس در دعا ذکر میکند محنتِ محبت ایشان است به همان گونه که نشانه ایمان حقیقی، اعمال نیکو است، رنج کشی برای محبت نیز علامت خلوص مهرو محبت یک مسیحی می باشد. و بلاخره سومین چیزی که پولس و همراهانش ذکر می نمایند، صبرِامید اعضای کلیسای تسالونیکی می باشد. هرکه به مسیح ایمان داشته باشد، قدرت تحمل و صبر کردن در مواقع سختی را خواهد داشت. لذا صبر، اعمال نیکو ، و محنت تسالونیکیان ثمره و نتیجۀ ایمان محبت و امید آنان است. ایمان، امید و محبت، مهمترین نشانۀ زندگی مسیحی است(اول قرنتیان ۱۳:۱۳ و تفسیر آن را مشاهده کنید).
۴ پولس به تسالونیکیان اطمینان می دهد که خدا آنها را برگزیده است و به همین جهت ایشان عزیزان خدا هستند (افسسیان ۱:۴-۵؛ دوم تسالونیکیان ۲:۱۳و تفسیر آن را مشاهده کنید). وانگهی، پولس اعضای کلیسای تسالونیکی را برادران خود خطاب میکند، زیرا که خدا آنها را به فرزندی خود پذیرفته است و آنها همانند پولس فرزندان یک پدر آسمانی می باشند. باید توجه داشته باشیم که همه انسانها برادران و خواهران ما نیستند، بلکه فقط آن کسانی که توسط ایمان به مسیح، هدیۀ فرزند خواندگی خدا را دریافت کرده اند از لحاظ روحانی با ما نسبت دارند. اگر انسانها، خدا را به عنوان پدرآسمانی خود قبول نکنند، هرگز در میانشان برادری واقعی پدیدار نخواهد شد.
۵ پولس رسول در اینجا از انجیل به عنوان انجیل ما، یاد میکند. منظور پولس انجیلی است که توسط او، سلوانس و تیموتائوس موعظه می شود.
تسالونیکیان، انجیل عیسی مسیح را با قوت و روح القدس دریافت کرده بودند. انجیل عیسی مسیح قوت خداست برای نجات هرکس که ایمان آوَرَد (رومیان ۱: ۱۶). زمانی که پولس به انجیل موعظه میکرد، کلمات او با قوت روح القدس خدا جاری می شد (اول قرنتیان ۲: ۴-۵ و تفسیر آن را مشاهده کنید).
انجیل مسیح با قوت روح القدس بر تسالونیکیان آمده بود. هر کلامی که با قوت روح القدس همراه نباشد، کلام مُرده و حروف خشک و خالی است زیرا حرف می کُشد لیکن روح زنده میکند (دوم قرنتیان ۳: ۶) . قوت انجیل از سوی روح القدس متصاعد می شود. و زمانی که تسالونیکیان کلام انجیل را پذیرفتند و پیام مسیح را قبول کردند و به او ایمان آوردند، روح القدس به قلب آنها وارد شد.
پولس رسول با یقین کامل از انجیل سخن می گفت و زمانی که تسالونیکیان کلام پولس را شیندند آنها نیز کلام انجیل را با یقین کامل پذیرفتند.
اهالی کلیسای تسالونیکی، به خوبی با شخصیت و رفتار پولس و سلوانس و تیموتائوس آشنا بودند آنها می دانستند که آنها خدا را با قوت روح القدس و نیکنامی خدمت می کردند(اول تسالونیکیان ۲:۱۰ را مشاهده کنید).

تفسیر کاربردی قرنتیان اول فصل 4

 
رسولان مسیح (۴: ۱-۱۳)
۱ پولس رسول می نویسد که هرکس ما را (پولس، اپلس، ودیگر رسولانرا) چون خدّام مسیح و وکلای اسرار خدا بشمارد. نکته ای که پولس رسول سعی در تفهیم آن دارد اینست که، رسولان و رهبران کلیسا، خادمین مسیح هستند و نبایستی به ایشان به چشم رهبر گروههای مختلف و دسته های سیاسی درون کلیسا نگریست. ایشان یک ارباب دارند و او عیسی مسیح است.
همه کسانی که به عیسی مسیح ایمان آورده اند. درحقیقت خادمین مسیح می باشند. و اگر همه مانند خادمان و نوکران مسیح رفتار کنند دیگر تفرقه و خصومت ایجاد نخواهد شد (به انجیل متی ۲۳: ۸، ۱۰ مراجعه شود).
رسولان وکلای اسرار خدا هستند. این «اسرار خدا» همانا طریق نجات و مژده نجات بوسیلۀ عیسی مسیح است. این «اسرار» زمانی از دیدگان عموم مخفی بود ولی اینک به معرض دید همگان نهاده شده و رسولان عیسی مسیح آن اسرار را برای کلیسا بازگو نموده اند (رومیان ۱: ۱۷؛ اول قرنتیان ۲: ۷). این «اسرار» به رسولان سپرده شده بود، و لذا رسولان وکلای «اسرار خدا» شمرده می شوند.
۲ وکیل کسی است که چیزی به او سپرده شده باشد. واگر شخصی طرف اعتماد قرار گرفته و چیزی به او سپرده شده باشد، باید که امین بوده، وظیفۀ خود را بنحو احسن انجام دهد. از آنجا که خدا پولس رسول را مورد اعتماد خود قرار داده و «اسرار» الهی را بدو مکشوف نموده است، پولس نیز با کمال وفاداری و جدیت، در جهت بنای بدن مسیح، هیکل روح القدس (اول قرنتیان ۳: ۱۶) یعنی کلیسای مسیح کوشش کرده، با موعظه کلام قرنتیان را بنا می کرد.
۳ پولس رسول، وظیفۀ رسالت خود را بنحو احسن انجام داده و سعی در بنای حزب و گروه خود نمی نمود. بلکه هدف او این بود که کارش مورد تأیید خدا قرار بگیرد (انجیل یوحنا ۵: ۴، ۴۴؛ غلاطیان ۱: ۱۰). به همین گونه، ما نیز نبایستی در پی کسب نام نیک و شهرت برای خود باشیم. البته بایستی از بدنامی پرهیز نمود! و بایستی تا حد امکان سعی کنیم که نام خود را از هر لکه و عیبی دور نگاه داریم زیرا که بدنامی ما باعث لکه دار شدن نام عیسی خواهد شد ولی اگر همیشه در پی انجام ارادۀ خدا کوشا باشیم، عنقریب است که از سوی جهان گناهکار مورد ملامت و حکم قرار بگیریم. در اینجا پولس رسول می گوید: اما بجهت من کمتر چیزی است که از شما یا از یوم بشر (دادگاه انسانی) حکم کرده شوم. بیایید نگران حرف مردم نبوده، با جدیت در راه انجام ارادۀ خدا کوشا باشیم. از آنجا که انسان هیچگاه از کلیۀ حقایق برخوردار نمی تواند بود لذا بشر هیچگاه نمی تواند قاضی خوبی باشد. از قضاوت کسانی که قدرت داوری صحیح را ندارد نباید ترسید لکن از سوی دیگر، خدا قاضی عادل و داور مطلق ماست، ما بایستی ارادۀ او را در نظر داشته باشیم، زیرا که اوست که در نهایت داور ما خواهد بود. به همین خاطر است که پولس رسول، بیش از آنکه برای سخنان مردم اهمیت قائل باشد، داوری خدا را در نظر دارد. پولس می گوید: بلکه برخود نیز حکم نمی کنم، یعنی او حتی به نظر شخص خود نسبت به کارهای خود نیز اهمیتی نمی دهد!
امتحان کردن خویشتن، کاری بسیار خوب و حتی ضروری است، ولی حکم کردن بر خود امری بی فایده می باشد. زیرا ما هرگز قادر به قضاوت صحیح چه در مورد خود و چه در مورد دیگران نخواهیم بود. بخاطر طبیعت بشریمان، در بسیاری از موارد با وجود تقصیرکاری، خود را تبرئه می کنیم (به اول قرنتیان ۱۱: ۲۸، ۳۱ و تفسیر آن آیات مراجعه نمایید).

تفسیر کاربردی یوحنا فصل ۳

تولد از روح (۳: ۱-۱۵)
۱ نیقودیموس یک فریسی و همچنین یکی از رؤسای یهود بود، یعنی یکی از اعضای شورای عالی مذهب یهود که سنهدرین نامیده می‌شد. این شورا که متشکل از هفتاد عضو بود، بر تمامی امور مذهبی یهود حاکمیت داشت. والی رومی در امور مدنی حاکمیت داشت، اما رومیان به یهودیان اجازه داده بودند که امور مذهبی را تحت نظارت خودشان حل و فصل کنند، البته تا جایی که در تضاد با مقررات حکومت روم قرار نگیرد.
۲ نیقودیموس یک شخص یهودی بسیار تحصیل کرده‌ای بود و جزو فقها به شمار می‌رفت (آیۀ ۱۰). وی شبانه نزد عیسی رفت زیرا نمی‌خواست که کسی از ماجرا آگاه شود، زیرا سایر رؤسای یهودیان عیسی را معلمی برحق نمی‌پنداشتند. اما نیقودیموس معجزات عیسی را دیده بود و می‌دانست که عیسی معلم یا رابی مخصوصی است که از سوی خدا آمده است؛ او می‌خواست که چیزهای بیشتری از او فرا گیرد.
نیقودیموس برخلاف دیگر یهودیان، مخالف عیسی نبود. وی سعی نمی‌کرد که همانند سایر رؤسای یهود عیسی را در مباحثه به دام بیندازد (متی ۲۲: ۱۵). بعدها وی در مقابل شورای یهود از عیسی طرفداری کرد (یوحنا ۷: ۵۰-۵۲). و بعد از مرگ عیسی، هنگامی که تمام شاگردان گریخته بودند، نیقودیموس در تدارک تدفین عیسی کمک کرد (یوحنا ۱۹: ۳۹). با وجود اینکه نیقودیموس در ابتدا پیرو پنهانی و ترسوی عیسی بود، در آخر بیش از آن دوازده شاگرد از خود ایمان نشان داد.
۳ نیقودیموس به عنوان یک فریسی بر این باور بود که اگر شخص دقیقا از شریعت یهود و سنتهای مشایخ پیروی کند، نجات خواهد یافت. یعنی وی همانند تمامی یهودیان اعتقاد داشت که نجات به واسطه اعمال و شریعت حاصل می‌شود. عیسی می‌دانست که نیقودیموس صادقانه در صدد اطاعت از خدا و ورود به ملکوت آسمان است. بنابراین بلافاصله به او فرمود که انسان تنها از طریق تولد دوباره می‌تواند وارد ملکوت خدا گردد.
عیسی در این جمله به نیقودیموس فرمود که به واسطه اعمال شریعت هرگز نمی‌تواند نجات یابد. طبیعت انسان آنقدر گناهکار است که خدا هرگز او را در آسمان نخواهد پذیرفت مگر اینکه کاملا نو گردد. آنچه که نیقودیموس بدان نیاز داشت شریعتی نو نبود، بلکه دلی نو بود. وی احتیاج به قدرت روحانی جدیدی داشت که طبیعت باطنی او را تغییر داده، او را در پیشگاه خدا مقبول نماید. عیسی فرمود: «باید از بالا از نو متولد شوی ». «... اگر کسی از سر نو مولود نشود، ملکوت خدا را نمی‌تواند دید». انسان نمی‌تواند با تکیه بر تلاش خود وارد آسمان گردد. وی می‌تواند تنها از طریق دریافت حیاتی جدید به واسطه ایمان به مسیح وارد آسمان شود (غلاطیان ۲: ۱۵-۱۶؛ افسسیان ۲: ۸-۹ و تفسیر آنها مشاهده شود).
ملکوت خدا به معنی سلطنت خدا در آسمان و بر روی زمین است. هنگامی که شخصی به مسیح ایمان می‌آورد و زندگی‌‌اش را به خدا تسلیم می‌کند، وارد «ملکوت خدا» می‌گردد. به عبارت دیگر به محض اینکه با ایمانی حقیقی به سوی مسیح می‌آییم، در ملکوت خدا از سر نو متولد می‌گردیم. حکومت یا ملکوت خدا حکومتی است روحانی. بنابراین، حتی هنگامی که جسم ما بمیرد، روح ما در ملکوت او خواهد زیست. شخصی که از «سر نو مولود شده باشد» هرگز نمی‌میرد. ورود به ملکوت خدا، همان دریافت حیات ابدی است (آیۀ ۱۵). این حیات ابدی بلافاصله بعد از ایمان به عیسی آغاز می‌شود و هرگز به پایان نمی‌رسد (اول پطرس ۱: ۲۳ و تفسیر آن مشاهده شود).

آیه امروز . . .

 
یوحنا باب ۴ آیه ۱۴ ۱۴ لیکن‌ کسی‌ که‌ از آبی‌ که‌ من‌ به‌ او می‌دهم بنوشد، ابداً تشنه‌ نخواهد شد، بلکه‌ آن‌ آبی‌ که‌ به‌ او می‌دهم‌ در او چشمه‌ آبی‌ گردد که‌ تا حیات‌ جاودانی‌ می‌جوشد.”

۱۳۹۴ تیر ۱۶, سه‌شنبه

نقشه خدا برای ازدواج


 خدا انسان را مرد و زن آفرید. زن و مرد هر دو بصورت خدا آفریده شدند (پیدایش ۱: ۲۶). خود خدا به سه دلیل ازدواج را مقرر داشت. دلیل نخست مشارکت و ارتباط بود. خدا دید که خوب نیست که آدم تنها باشد؛ بنابراین، معاون و همکاری برای او آفرید (پیدایش ۲: ۱۸). دلیل دوم این بود که با بدنیا آمدن کودکان، خانواده‌ها پدید آیند. خدا به آدم و حوا فرمود که بارور و کثیر شوید (پیدایش ۱: ۲۸). دلیل سوم نیز ارضای میل جنسی بود. از این سبب مرد پدر و مادر خود را ترک کرده، با زن خویش خواهد پیوست و یک تن خواهند بود. و آدم و زنش هر دو برهنه بودند و خجلت نداشتند (پیدایش ۲۲: ۲۴-۲۵؛ امثال ۵: ۱۵-۲۱؛ غزل غزلها بابهای ۱-۸). هم آدم که نخستین مرد بود و هم حوا که نخستین زن بود، هر دو در حکمرانی و تسلط بر کل زمین با هم شریک بودند.
اما به واسطه گناه، آدم و حوا اجازه ندادند نقشه اصلی خدا تحقق یابد. گناه ایشان بلافاصله باعث شد تا آنان از یکدیگر خجالت بکشند و جدایی بینشان به وجود آید (پیدایش ۳: ۷)، همدیگر را متهم سازند (خروج ۳: ۱۲)، و نیز شوهر بر زن تسلط یابد (پیدایش ۳: ۱۶). علاوه بر این، طبیعت نیز از تسلط ایشان خارج شد و به دشمن ایشان تبدیل گشت (پیدایش ۳: ۱۷-۱۹). پس از اندک زمانی، شرارتهای دیگر نیز ظاهر شد که از آن جمله می‌توان به قتل (پیدایش ۴: ۸)، چند همسری (پیدایش ۴: ۱۹)، و انتقام جویی (پیدایش ۴: ۲۳) اشاره کرد. طلاق نیز به امری شایع تبدیل شد. در شریعت موسی احکامی وجود دارد که به منظور کاستن از مضرات چند همسری (خروج ۲۱: ۱۰؛ تثنیه ۲۱: ۱۵-۱۷)، و طلاق (تثنیه ۲۴: ۱-۴) مقرر شده اند، اما خدا هرگز نمی‌خواست که چند همسری یا طلاق وجود داشته باشد. از ابتدا، هدف وی برای انسانها این بود که یک مرد در تمام زندگی‌اش با یک زن زندگی کند و رابطۀ زناشویی داشته باشد.
ازدواج مسیحی
ازدواج برای مسیحیان معنی خاصی دارد زیرا به اتحاد روحانی بین مسیح و کلیسا مربوط می‌شود (افسسیان ۵: ۳۲). هنگامی که عیسی بر این زمین زندگی می‌کرد، با نخستین معجزه خود، ازدواج را برکت داد (یوحنا ۲: ۱-۱۱). او همچنین آغاز ملکوت آسمان را اعلام داشت. به همین جهت، انتظار می‌رود که رابطه جدیدی میان زن و شوهر برقرار گردد. پولس رسول می‌گوید هیچ ممکن نیست که یهود باشد یا یونانی، و نه غلام و نه آزاد، و نه مرد و نه زن، زیرا که همۀ شما در مسیح عیسی یک می‌باشید (غلاطیان ۳: ۲۸). آیا این کلام بدین معنی است که زن و مرد در زندگی زناشویی خود با یکدیگر مساوی اند؟
همه مسیحیان توافق نظر دارند که زن و مرد از نظر رابطه جنسی با همدیگر برابرند. پولس رسول به روشنی اظهار می‌دارد که زن و شوهر باید وظیفه زناشویی خود را نسبت به یکدیگر به جا آرند (اول قرنتیان ۷: ۳). وی می‌نویسد که زن بر بدن خود مختار نیست، بلکه شوهرش (اول قرنتیان ۷: ۴). این نظر برای مردمان هم عصر پولس به هیچ وجه تازگی نداشت. از زمان آدم و حوا تا زمان پولس، دنیا زن را مایملک شوهرش قلمداد می‌کرد. اما کلام پولس رسول در اینجا به پایان نمی‌رسد. در همان آیه پولس سخنش را ادامه می‌دهد و می‌فرماید که همچنین مرد نیز اختیار بدن خود را ندارد بلکه زنش. این کلام برای خوانندگان رسالات پولس در قرن اول، اندیشه‌ای کاملا نوین بود. علاوه بر این، پولس تعلیم می‌دهد که زن و شوهر هرگز نباید از ارضای نیازهای جنسی یکدیگر سر باز زنند، مگر مدتی به رضای طرفین تا بتوانند وقت خود را به دعا اختصاص دهند (اول قرنتیان ۷: ۵). برخی مذاهب چنین تعلیم می‌دهند که زن همانند «مزرعه‌ای است» که مرد بذر خود را در آن می‌کارد. اما در ازدواج مسیحی، زن جزئی از مایملک مرد نیست، بلکه شریک او است در رابطه زناشویی، و در این رابطه، از حقوق کامل برخوردار است. در واقع، ازدواج مسیحی یک مشارکت است.
آیا زن و شوهر در دیگر جنبه‌های رابطه خود نیز با یکدیگر برابرند؟ مسیحیان پاسخهای متفاوتی به این سوال می‌دهند. در مورد نقش زن و مرد در رابطه زناشویی، دو دیدگاه اساسی وجود دارد. دیدگاه نخست که اکثر مسیحیان به آن معتقدند، این است که زن باید تحت تسلط شوهر خود باشد و از او اطاعت کند. این مسیحیان به این کلام پولس رسول استناد می‌کنند که سر هر مرد مسیح است و سر زن، مرد و سر مسیح، خدا (اول قرنتیان ۱۱: ۳). پولس سپس ادامه می‌دهد که زن از مرد است. و به جهت مرد آفریده شده (اول قرنتیان ۱۱: ۸-۹)، اگر چه در خداوند هر دو به یکدیگر نیاز دارند. این مسیحیان معتقدند که واژه «سر» بدین معنی است که زن باید تحت تسلط مرد باشد و مرد باید او را «رهبری» کند. همچنین مرد باید از زن محافظت و دفاع کند (افسسیان ۵: ۲۵)، او را نوازش و تربیت نماید (افسسیان ۵: ۲۹)، و نسبت به او احساس مسئولیت کند. این مسیحیان خاطر نشان می‌سازند که مسئولیت فرزندان به عهده پدران است (افسسیان ۶: ۴؛ اول تیموتائوس ۳: ۴-۵). آنان همچنین به این کلام پولس اشاره می‌کنند که از زنان می‌خواهد تا مطیع شوهرانشان باشند. چنانکه خداوند را، و این اطاعت باید در هر امری باشد. زیرا که شوهر سر زن است چنانکه مسیح نیز سر کلیسا (افسسیان ۵: ۲۲-۲۴). در عین حال، به شوهران حکم می‌شود که همسران خود را محبت کنند. چنانکه مسیح هم کلیسا را محبت نمود و خویشتن را برای آن داد (افسسیان ۵: ۲۵)، شوهران باید زنان خود را مثل بدن خود محبت کنند (افسسیان ۵: ۲۸). پطرس رسول نیز به زنان حکم می‌کند که مطیع شوهران خود باشند و مثال ساره را می‌آورد که ابراهیم را مطیع می‌بود (اول پطرس ۳: ۱-۶).
اما منظور از سخنان فوق این نیست که اطاعت در ازدواج باید یک طرفه باشد. آن بخش از افسسیان که این تعالیم در آن مطرح شده، با این حکم آغاز می‌شود که همدیگر را در خدا ترسی اطاعت کنید (افسسیان ۵: ۲۱)؛ این حکم مربوط به همه ایمانداران است. گرچه مسیح با خدا برابر است، اما او خود را مطیع پدر ساخت (فیلیپیان ۲: ۶-۸). بنابراین، این دسته از مسیحیان اعتقاد دارند که «سر بودن» شوهران به معنی سر بودن در بین دو فردی است که با هم برابرند. گرچه زنان و مردان در طبیعت خود به عنوان انسان با یکدیگر برابرند، اما هر یک باید نقش خاص خود را ایفا کنند. بنابراین، باید به طرقی متفاوت مطیع یکدیگر شوند! درست همانگونه که همه ما مطیع مسیح می‌شویم، زن نیز مطیع شوهر خود می‌شود چون نقش او را به عنوان رهبر و اداره کننده امور خانواده می‌پذیرد؛ و درست همانگونه که مسیح جان خود را برای کلیسا فدا کرد، شوهر نیز با انکار خود و فدا کردن خویش برای همسرش، مطیع او می‌شود.
دیدگاه دوم در مورد نقش‌های زن و شوهر در ازدواج مسیحی این است که آنان عملا نقشهای متفاوتی ندارند. مسیحیانی که به این دیدگاه معتقدند، می‌گویند گرچه به کودکان و بردگان حکم شده که مطیع باشند (افسسیان ۶: ۱-۵)، اما به زنان هرگز گفته نشده که به همان شکل از شوهرانشان اطاعت کنند. در واقع، از زنان خواسته شده که به همان معنی که مسیحیان باید همدیگر را اطاعت کنند، آنان نیز از شوهرانشان اطاعت کنند (افسسیان ۵: ۲۱). در این معنی، شوهران نیز باید مطیع زنان خود باشند. پطرس رسول بر خلاف سنن رایج زمان خود و بر خلاف رفتاری که با زنان می‌شد، به شوهران می‌گوید که زنان خویش را محترم دارید (اول پطرس ۳: ۷). برخی از علمای مسیحی معتقدند که آن کلمه یونانی که «سر» ترجمه شده است، به معنی فرمانروا و حکمران نیست. به زعم ایشان، این واژه در عهد جدید هرگز به معنی «فرمانروا» بکار نرفته است، بلکه معنی آن «منشا حیات» یا «خاستگاه» است (افسسیان ۱: ۲۲، ۴: ۱۵؛ کولسیان ۱: ۱۸، ۲: ۱۰، ۱۹). بنابراین، مطابق نظر این دسته از دانشمندان مسیحی، منظور پولس در اول قرنتیان ۱۱: ۳ این است که مسیح «منشا حیات و هستی» هر مرد است و نیز اینکه زن از مرد به وجود آمد و مسیح نیز از سوی خدا فرستاده شد. چنین برداشتی با اول قرنتیان ۱۱: ۸، ۱۱-۱۲ کاملا مطابقت دارد
 

طریق نجات


شرایط انسان
تمامی انسانها، بنا بر طبیعت خود، گناهکارند (رومیان ۳: ۱۰-۱۲). نخستین زن و مرد مرتکب گناه شدند (پیدایش ۳: ۱-۶)، و از آن زمان تا کنون هر مرد، زن و کودکی مرتکب گناه شده است (رومیان ۳: ۲۳). نتیجه این وضعیت، مرگ جسمانی (رومیان ۵: ۱۲) و مرگ روحانی بوده است (رومیان ۷: ۱۱، افسسیان ۲: ۱). انسانهایی که نجات نیافته اند، اسیر گناه می‌باشند و از ارتکاب بدی گریزی ندارند (رومیان ۶: ۱۷-۲۱)، و دشمنان خدا هستند (رومیان ۸: ۷). بسیاری از انسانها با انجام اعمال نیکو، سعی می‌کنند به اشخاصی عادل تبدیل شوند. اما اشعیا می‌گوید که اعمال نیکوی ما مانند لته ملوث است (اشعیا ۶۴: ۶) و برای نجات ما هیچ سودی ندارند. برخی دیگر نیز سعی می‌کند با اطاعت از احکام الهی که در شریعت آمده، و در عهد عتیق ثبت شده، اشخاصی عادل گردند؛ اما این طریق نیز نتیجه‌ای ندارد (به غلاطیان ۲: ۱۵-۱۶، ۳: ۱۱ و تفسیر آن مراجعه کنید).
انسانها با خواست و اعمال خود نمی‌توانند نجات یابند (رومیان ۹: ۱۶). نجات ایشان تنها توسط فیض و رحمت الهی میسر است (به افسسیان ۲: ۸-۹، تیطس ۳: ۴-۷ و تفسیر آن مراجعه کنید).
عمل خدا
خدا هر آنچه را که برای نجات لازم بوده است، انجام داده است. پولس رسول در رومیان ۸: ۲۹-۳۰ کارهایی را که خدا برای نجات ما انجام داده است، به ترتیب ذکر کرده است. خدا پیش از آفرینش جهان، مطابق پیش دانی خود، مقدر کرد که شبیه پسرش شویم (رومیان ۸: ۲۹، اول پطرس ۲: ۲). او همچنین ما را می‌خواند، ما را عادل می‌گرداند و ما را جلال می‌دهد (رومیان ۸: ۳۰). تمامی این اصطلاحات و همچنین ااصطلاحات مشابه دیگر، بیان کنندۀ کاری است که خدا برای ما انجام داده؛ مجموع این کارها در واژه «نجات» خلاصه شده است.
خدا ما را خوانده است. کتاب مقدس به ما می‌گوید که هیچکس نمی‌تواند به سوی عیسی بیاید مگر اینکه پدر او را جذب کند (یوحنا ۶: ۴۴)؛ و ما نمی‌توانیم پدر را بشناسیم مگر اینکه پسر او را بر ما مکشوف سازد (متی ۱۱: ۲۷). انسان در وضعیت گناه آلود خود، نمی‌تواند امور مربوط به روح خدا را درک کند (اول قرنتیان ۲: ۱۴). دعوت خدا از انسان بسیار اهمیت دارد، در غیر این صورت هیچکس قادر نخواهد بود به سوی او بازگردد (به مقالۀ عمومی: «نجات – جبر یا اختیار؟» مراجعه کنید).
خدا همچنین ما را «عادل» گردانیده است. این واژۀ بدین معنی نیست که خدا واقعا ما را عادل ساخته است، بلکه معنی آن این است که او «ما را عادل اعلام می‌کند» یا «عادل به حساب می‌آورد». این عمل خدا، عملی قضایی محسوب می‌شود که توسط آن به فیض او مجانا گناهان ما آمرزیده می‌شود؛ این امر بر اساس فدیه مسیح بر صلیب میسر می‌شود (رومیان ۳: ۲۴). خدا نمی‌تواند گناه را نادیده بگیرد و باید گناه را جزا دهد. در مسیح، خدا خودش برای گناهان انسان کفاره را پرداخت کرد. این عمل وی او را قادر می‌سازد که ما را بیامرزد و ما را «عادل محسوب نماید» (به رومیان ۳: ۲۵-۲۶ و تفسیر آن و نیز به مقالۀ عمومی: «عیسی مسیح» مراجعه کنید).
خدا نه تنها ما را عادل محسوب می‌کند، بلکه طبیعت نوینی نیز به ما می‌دهد که ما را قادر می‌سازد تا زندگی یی همانند فردی عادل داشته باشیم. این امر در واژه «تولد تازه» دیده می‌شود. ما در گناه مرده بودیم، اما می‌توانیم در عیسی مسیح «زنده» باشیم (رومیان ۸: ۱۰-۱۱، افسسیان ۲: ۱-۵). عیسی فرمود که ما باید از سر نو مولود شویم (به یوحنا ۳: ۳، ۵-۷ و تفسیر آن مراجعه کنید).

آیه امروز . . .

 
یوحنا باب ۱ آیه ۱۶ ۱۶ و از پری‌ او جمیع‌ ما بهره‌ یافتیم‌ و فیض‌ به‌ عوض‌ فیض‌،

۱۳۹۴ تیر ۱۲, جمعه

روحیه عیب جویی (قسمت اول)


دگرگون ساحتن دل یک فرد عیب جو

مشاوره کتاب مقدسی

هر فرد دارای روحیه ی عیب جویی، متخصص پیدا کردن تقصیر و تمرکز بر آن است. متأسفانه، این گونه افراد، به ندرت، چیز دیگری را می یابند! از درون گودال نارضایتی آن ها، گل ها و لجن های عیب جویی به بیرون، پاشیده می شود و در یک فرصت مناسب ... آماده ... هدف ... آتش !
آنان مدام بر خود می پیچند و پی در پی، رفتار و سخنانی تحقیرآمیز و از سر نارضایتی از خود بروز می دهند. روح عیب جویی، نه پژواکی از ژرفای فرزانگی و خردمندی است و نه انعکاسی از قلب خدا می باشد. عیسی فرمود: »زبان از زیادتی دل سخن می گوید.
 مرد نیکو از خزانه ی نیکوی دل خود، چیزهای خوب بر می آورد و مرد بد از در کوچه پس کوچه خوشبختی ّ خزانه ی بد، چیزهای بد بیرون می آورد.« )انجیل متی 34 :12 و 35



روحیه ی عیب جویی چیست ؟

روحیه ی عیب جویی، رویکرد و رویه ای به شدت منفی به همراه سختی و خشونت و درشتی در داوری و قضاوت است. شخص دارای روحیه ی عیب جویی، همواره انتقادی ناعادلانه را به توسط خرده گیری، بهانه گیری، عیب جویی، کنایه زدن و نیش زبان و گلایه ابراز می دارد. کتاب مقدس، موضعی روشن درباره ی آنانی که داوری و قضاوت می کنند، پیش می گیرد:لکن تو چرا بر برادر خود حکم می کنی؟
 یا تو نیز چرا برادر خود را حقیر می شماری؟ زان رو که همه پیش مسند مسیح، حاضر خواهیم شد. رساله ی پولس به رومیان 10 : 14

روحیه ی دلسوزی چیست ؟

روحیه ی دلسوزی، رویکرد و رویه ای باملاحظه و مراقب با دلی مشتاق یاری و کمک است. یکی از مهم ترین نیازهای همه ی ما، وجود شخصی است که برای ما دلسوزی می کند، فردی که ملاحظه ی رویاها و سرخوردگی های ما، شادی ها و اندوه های ما، موفقیت ها و ناکامی های ما، قوت ها و ضعف های ما، خباثت ها و پاکی های ما را می کند. چقدر خوشبخت و سعادت مندیم اگر چنین اشخاص دلسوزی را در زندگی هایمان داشته باشیم ! آنانی که روحیه ی دلسوزی دارند، انعکاسی از قلب منجی شفیق و دلرحم ما هستند.»خداوند، نیکو است و در روز تنگی، ملجاء می باشد و متوکلان خود را می شناسد«.)کتاب ناحوم 7 :1


تفاوت میان روحیه ی عیب جویی و روحیه ی دلسوزی در چیست ؟

کسانی که دیدگاهی عیب جویانه به دیگران دارند، ً معموال نسبت به فراخی و وسعت منفی بودن خود، ٔ عیب ناآگاه هستند.

سودمندترین کار، دیدن روحیه ٔدلسوزی است. ٔخود در تقابل و تضاد با روحیه جویانه ٔعیب جویی هم شخص و هم کردار را محکوم روحیه ٔ دلسوزی نه شخص، بلکه کردار را می کند ا ما روحیه محکوم می کند .کتاب امثال سلیمان 18 : 12 روحیه ٔعیب جویی بر تقصیرهای دیگران تمرکز دارد ا ما

روحیه  دلسوزی بر خود آزمایی تمرکز دارد انجیل لوقا 6؛41
روحیه ٔعیب جویی دیگران را مسخره می کند ؛ا ما  روحیه ٔ دلسوزی دیگران را تشویق می کند
کتاب امثال سلیمان 12 : 11( ٔعیب جویی بر پایه ی ظواهر، داوری و قضاوت
روحیه ٔ دلسوزی بر پایه ی حقایق، داوری و می کند روحیه قضاوت می کند ) انجیل یوحنا 24 : 7( ّ فرد عیب جو بی آن که نخست
سخن متهم را بشنود،
 ٔ دلسوزی در به بدترین جمع بندی می رسد روحیه ّ حالی که در انتظار شنیدن حرف های متهم است، به بهترین جمع بندی می رسد ) انجیل یوحنا 51 : 7( ٔعیب جویی دیگران را بدون دیدن و توجه به روحیه نیازهای برآورده نشده ی آن ها متلاشی و ویران می ٔسازد
نیازهای ایشان،بنا سازد فرد دلسوزی دیگران را بر پایه ٔپولس به افسسیان 29 : 4
 رساله فرد عیب جو به هنگام انتقاد یا اتهام از جانب دیگران، به درشتی و خشونت، واکنش نشان می دهد، فرد دلسوزی هنگامی که دیگران توصیه می کنند، در ٔ جست و جو اصلاح سو رفتار شخصی خود بر می آید. بدون پرخاش و گالیه، با قدرشناسی ، واکنش نشان می دهد )امثال سلیمان 10 : 13 ( ّ فرد عیب جو رحم و شفقت را از دیگران، دریغ می ٔدارد
 دلسوزی نسبت به دیگران، رحمت و  ّشفقت، نثار می کند


روحیه عیب جویی از کجا نشأت می گیرد؟

روحیه ی عیب جویی عمدتًا در محیط خانه، جایی که انتقاد و عیب جویی، به وفور دیده می شود، و جایی که والدین در حضور فرزندانشان، الگویی از روحیه ی عیب جویی را به نمایش می گذارند؛ پدید می آید.

آن گاه، پس از رشد در فضایی که انتقاد و عیب جویی، رویه ی روزمره ی آن است؛ کودک، در چنین روحیه ای پا به دوران بزرگ سالی می گذارد.
کتاب امثال سلیمان27 :3 را مشاهده کنید(. برای حفاظت در برابر هجوم و حمله، آنانی که ناعادلانه مورد انتقاد و عیب جویی قرار گرفته اند، غالبًا حمله را آغاز می کنند. سخنان درشت و تند، می توانند به سرعت به دل های فرزندان و نیز بزرگسالان، آسیب برسانند؛ از این روی، در مقام حالتی از دفاع از خویش یا انتقام، می توان توضیح داد که چرا افراد آسیب دیده و دردمند، در صدد آسیب به دیگران، بر می آیند!

عیسی مـسیــــح

به اوقات دردهای ما و آن چه که باید انجام دهیم؛ اشاره می فرماید: »شنیده اید که گفته شده است. چشمی به چشمی و دندانی به دندانی. لیکن من به شما می گویم، با شریر مقاومت مکنید، بلکه هر که بر رخساره ی راست تو سیلی زند، دیگری را نیز به سوی او بگردان.« ّ انجیل متی 38 : 5 و 39

لوقا باب 13 ایه 24-29





   ۲۴ ”در آسمان تنگ است . پس بکوشید تا داخل شوید، زیرا یقین بدانید که بسیاری تلاش خواهند کرد که داخل گردند، اما نخواهند توانست . ۲۵ زمانی خواهد رسید که صاحب خانه در را خواهد بست . آنگاه شما بیرون ایستاده ، در خواهید زد و التماس خواهید کرد که : خداوندا، خداوندا، در را به روی ما باز کن ! اما او جواب خواهد داد که : من شما را نمی شناسم ! ۲۶ ”شما خواهید گفت : ما با تو غذا خوردیم ! تو در کوچه های شهر ما تعلیم دادی ! چگونه ما را نمی شناسی ؟ ۲۷ ”اما او باز خواهد گفت : من به هیچ وجه شما را نمی شناسم ! ای بدکاران از اینجا دور شوید! ۲۸ ”آنگاه وقتی ببینید که ابراهیم و اسحاق و یعقوب و همه انبیاء در ملکوت خدا هستند و خودتان بیرون مانده اید، از شدت ناراحتی خواهید گریست و لبهایتان را خواهید گزید. ۲۹ مردم از تمام نقاط جهان آمده ، در ضیافت ملکوت خدا شرکت خواهند کرد، اما شما محروم خواهید ماند.

تفسیر کاربردی یوحنا اول فصل 1





۱ کلمۀ حیات همانا خود عیسی مسیح است. در انجیل یوحنا ۱: ۱، عیسی به عنوان کلمه معرفی شده است. عیسی مسیح – کلمۀ خدا – از ابتدا با خدا بود. در حقیقت ، عیسی نه فقط از ابتدا با خدا بود، بلکه از آنجا که خدا ابتدایی ندارد، می توان گفت که مسیح پیش از ابتدا با خدا بوده است. خدا همیشه بوده و هست و خواهد بود، به همین ترتیب، عیسی مسیح همیشه وجود داشته و هست و خواهد بود.
کلمه
(کلمۀ خدا) جسم گردید و در میان ما ساکن شد (یوحنا ۱: ۱۴). مسیح، کلمۀ خدا جسم پوشید و به جهان آمد. کلمۀ خدا جسم گردید. به عبارت دیگر وی انسان شد. یوحنا و دیگر رسولان او را با چشمان خود دیدند. او را با دستهای خود لمس کردند. مسیح شبح و یا رؤیایی زاییدۀ فکر و تخیلات رسولان نبود. رسولان بدن جسمانی مسیح را نه تنها قبل از مرگش بلکه پس از رستاخیزش از مردگان لمس نمودند (انجیل لوقا ۲۴: ۳۹). پس، یوحنا کاملا ایمان دارد که عیسی مسیح انسان کامل و در عین حال خدای کامل است.
۲ حیات (یا مسیح) ظاهر شد. در این آیه، یوحنا مسیح را به نام حیات جاودانی به خوانندگان خود معرفی می کند. او در انجیل خود نوشت: در او حیات بود . حیات نور انسان بود (یوحنا ۱: ۴). عیسی فرمود: « من راه و راستی و حیات هستم » (یوحنا ۱۴: ۶). عیسی مسیح به تمام کسانی که به او ایمان آورند حیات جاودانی می بخشد (یوحنا ۳: ۱۶). عیسی مسیح همان کلمۀ جاودانی پدر است که از ازل با خدا بود. او به میان ما انسانها آمد و خود را بر ما ظاهر نمود. در این رساله، یوحنا می نویسد: و به شما خبر می دهیم از حیات جاودانی که نزد پدر بود و بر ما ظاهر شد. ما نیز باید به همین شکل حیات جاودانی را به دوستان و آشنایان و همسایگان خود اعلام نموده، مژدۀ مسیح را به دیگران اعلام نماییم؟ آیا در این امر فعال بوده ایم؟
۳ یوحنای رسول، حیات (آیۀ ۲) را با چشمان خود دیده بود و سخنان او را با گوش خود شنیده بود. ولی خوانندگان این رساله هرگز عیسی را با چشمان خود ندیده بودند و سخنان وی را نشنیده بودند. پس به این خاطر، یوحنا این رساله را می نویسد تا اینکه ایشان نیز عیسی را بشناسند تا اینکه شما هم با ما شراکت داشته باشید. این بدان معناست که شما با شناختن عیسی با ما (یوحنا و دیگر ایمانداران) شراکت خواهید داشت و نتیجتا با خدای پدر و پسر یگانه اش عیسای مسیح مشارکت حاصل خواهید نمود. مشارکت با خدا و عیسی مسیح یعنی اینکه خدا و عیسی به نزد ما آمدند تا اینکه نزد ما مسکن گیرند (یوحنا ۱۴: ۲۳). زمانی که ما با خدا و عیسی مشارکت داشته باشیم، با دیگر ایمانداران نیز در مشارکت خواهیم بود.
۴ زمانی که ایماندار با خدا مشارکت داشته باشد، خوشی واقعی خواهد داشت. اگر خوانندگان این رساله به مشارکت با خدا وارد شوند. آنگاه ایشان به همراه یوحنا خوشی مشارکت با خداوند را تجربه خواهند نمود. یوحنا می نویسد: این را به شما می نویسم تا خوشی ما کامل گردد.
مژدۀ انجیل مسیح خوشی واقعی را همراه می آورد. مسیح فرمود: « این را به شما گفتم تا خوشی من در شما باشد و شادی شما کامل گردد » (یوحنا ۱۵: ۱۱).
راه رفتن در نور (۱: ۵ – ۱۰)
۵ خدا نور است. در کتاب مقدس، «نور» نشانه قدوسیت و پاکی و عدالت است و تاریکی نشانۀ گناه و شرارت می باشد. زمانی که عیسی مسیح، پسر خدا به این جهان آمد، او نوری بود که در تاریکی این جهان درخشیدن گرفت (یوحنا ۱: ۵ ، ۹ ؛ ۳: ۱۹ ؛ ۸: ۱۲ ؛ ۱۲: ۴۶).
 
 

تیموتائوس اول فصل 1


  فیض خدا بر پولس
 ۱۲ و شکر می‌کنم‌ خداوند خود مسیح‌ عیسی‌ را که‌ مرا تقویت‌ داد، چونکه‌ امین‌ شمرده‌، به‌ این‌ خدمتم‌ ممتاز فرمود،  ۱۳ که‌ سابقا کفرگو و مضر و سقط‌گو بودم‌، لیکن‌ رحم‌ یافتم‌ از آنرو که‌ از جهالت‌ در بی‌ایمانی‌ کردم‌.  ۱۴ اما فیض‌ خداوند ما بی‌نهایت‌ افزود با ایمان‌ و محبتی‌ که‌ در مسیح‌ عیسی‌ است‌.  ۱۵ این‌ سخن‌ امین‌ است‌ و لایق‌ قبول‌ تام که‌ مسیح‌ عیسی‌ به‌ دنیا آمد تا گناهکاران‌ را نجات‌ بخشد که‌ من‌ بزرگترین‌ آنها هستم‌.  ۱۶ بلکه‌ از این‌ جهت‌ بر من‌ رحم‌ شد تا اول‌ درمن‌، مسیح‌ عیسی‌ کمال‌ حلم‌ را ظاهر سازد تا آنانی‌ را که‌ بجهت‌ حیات‌ جاودانی‌ به‌ وی‌ ایمان‌ خواهند آورد، نمونه‌ باشم‌.  ۱۷ باری‌ پادشاه‌ سرمدی‌ و باقی‌ و نادیده‌ را، خدای‌ حکیم‌ وحید را اکرام‌ و جلال‌ تا ابدالاباد باد. آمین‌.  ۱۸ ای‌ فرزند تیموتاوس‌، این‌ وصیت‌ را به‌ تومی‌سپارم‌ برحسب‌ نبوتهایی‌ که‌ سابقا بر تو شد تا در آنها جنگ‌ نیکو کنی‌،

آیه امروز . . .

 
متی باب ۳ آیه ۲ ۲ توبه‌ كنید، زیرا ملكوت‌ آسمان‌ نزدیک است.

۱۳۹۴ تیر ۱۰, چهارشنبه

مسیح پسر کیست؟

۱ و چون‌ فریسیان‌ جمع‌ بودند، عیسی‌ از ایشان‌ پرسیده‌، ۴۲ گفت‌: «درباره‌ مسیح‌ چه‌ گمان‌ می‌برید؟ او پسر کیست‌؟» بدو گفتند: «پسر داود.» ۴۳ ایشان‌ را گفت‌: «پس‌ چطور داود در روح‌، او را خداوند می‌خواند؟ چنانکه‌ می‌گوید: ۴۴ "خداوند به‌ خداوند من‌ گفت‌، به‌ دست‌ راست‌ من‌ بنشین‌ تا دشمنان‌ تو را پای‌انداز تو سازم‌." ۴۵ پس‌ هرگاه‌داود او را خداوند می‌خواند، چگونه‌ پسرش‌ می‌باشد؟» ۴۶ و هیچ‌کس‌ قدرت‌ جواب‌ وی‌ هرگز نداشت‌ و نه‌ کسی‌ از آن‌ روز دیگر جرأت‌ سؤال‌ کردن‌ از او نمود.

سؤال درباره قیامت

  متی   فصل ۲۲
      
 ۲۳ و در همان‌ روز، صدوقیان‌ که‌ منکر قیامت‌ هستند نزد او آمده‌، سؤال‌ نموده‌،  ۲۴ گفتند: «ای‌ استاد، موسی‌ گفت‌ اگر کسی‌ بی‌اولاد بمیرد، می‌باید برادرش‌ زن‌ او را نکاح‌ کند تا نسلی‌ برای‌ برادر خود پیدا نماید.  ۲۵ باری‌ در میان‌ ما هفت‌ برادر بودند که‌ اوّل‌ زنی‌ گرفته‌، بمرد و چون‌ اولادی‌ نداشت‌ زن‌ را به‌ برادر خود ترک‌ کرد.  ۲۶ و همچنین‌ دوّمین‌ و سوّمین‌ تا هفتمین‌.  ۲۷ و آخر از همه‌ آن‌ زن‌ نیز مرد.  ۲۸ پس‌ او در قیامت‌، زن‌ کدام‌ یک‌ از آن‌ هفت‌ خواهد بود زیرا که‌ همه‌ او را داشتند؟»  ۲۹ عیسی‌ در جواب‌ ایشان‌ گفت‌: «گمراه‌ هستید از این‌ رو که‌ کتاب‌ و قوّت‌ خدا را در نیافته‌اید،  ۳۰ زیرا که‌ در قیامت‌، نه‌ نکاح‌ می‌کنند و نه‌ نکاح‌ کرده‌ می‌شوند بلکه‌ مثل‌ ملائکه‌ خدا در آسمان‌ می‌باشند.  ۳۱ اما درباره‌ قیامت‌ مردگان‌، آیا نخوانده‌اید کلامی‌ را که‌ خدا به‌ شماگفته‌ است‌،  ۳۲ من‌ هستم‌ خدای‌ ابراهیم‌ و خدای‌ اسحاق‌ و خدای‌ یعقوب‌؟ خدا، خدای‌ مردگان‌ نیست‌ بلکه‌ خدای‌ زندگان‌ است.»

بزرگترین دستور خدا متی 22

۳۴ اما چون‌ فریسیان‌ شنیدند که‌ صدوقیان‌ را مجاب‌ نموده‌ است‌، با هم‌ جمع‌ شدند. ۳۵ و یکی‌ از ایشان‌ که‌ فقیه‌ بود، از وی‌ به‌ طریق‌ امتحان‌ سؤال‌ کرده‌، گفت‌: ۳۶ «ای‌ استاد، کدام‌ حکم‌ در شریعت‌ بزرگتر است‌؟» ۳۷ عیسی‌ وی‌ را گفت‌: «اینکه‌ خداوند خدای‌ خود را به‌ همه‌ دل‌ و تمامی‌ نفس‌ و تمامی‌ فکر خود محبّت‌ نما. ۳۸ این‌ است‌ حکم‌ اوّل‌ و اعظم‌. ۳۹ و دوّم‌ مثل‌ آن‌ است‌ یعنی‌ همسایه‌ خود را مثل‌ خود محبّت‌ نما. ۴۰ بدین‌ دو حکم‌، تمام‌ تورات‌ و صحُف‌ انبیا متعلّق‌ است‌.»   

اعتقادات 9 گانه مسیحیان




اعتقادات 9 گانه که مسیحیان را از سایر باورها جدا میکنند:
مسیحیان به نه باور اساسی اعتقاد دارند که ایشان را از پیروان سایر باورها جدا می کند

1. مسیحیان اعتقاد دارند که تمام کتاب مقدس الهام خدا و کلام امین و قابل اعتماد اوست. کتاب مقدس مرجع نهایی ایمان و عمل برای مسیحیان است و اگر چه قرنها از نوشته شدن آن میگذرد، اما امروزه هم با ایمانداران صحبت میکند.

2. مسیحیان به یک خدا در سه شخصیت اعتقاد دارند. خدا از خلقت خود جداست و در عین حال به عنوان خدا و رهاننده، رابطه تنگاتنگی با آن دارد.

3. مسیحیان اعتقاد دارند که این دنیا بر حسب اراده و خواست خدا آفریده شد، به خاطر گناه فاسد شد لیکن هنوز تحت نظارت و کنترل خدا به سمت کمال نهایی حرکت می کند.

4 مسیحیان اعتقاد دارند که گناهکاران به خاطر ایمان به عیسای مسیح به عنوان خداوند و نجات دهنده خود، از اسارت گناه و عواقب ابدی اعمال، گفتار وافکار نادرست خویش نجات خواهند یافت.

5. مسیحیان اعتقاد دارند که یکبار مردن برای هر انسانی مقرر شده است و بعد از آن داوری خواهد شد. به خاطر گناه آدم، نسل بشر به لحاظ روحانی از خدا بیگانه شد و کسانی که توسط خدا دعوت شده و نسبت به فیض او که در عیسای مسیح آشکار
شد پاسخ مثبت داده اند حیات ابدی را بدست خواهند آورد. کسانی که در نافرمانی و عصیان خود پافشاری کنند تا ابد از دست خواهند رفت.

6 مسیحیان به موجودات روحانی در این عالم اعتقاد دارند. برخی از آنها نیک و برخی شریر هستند، اما عبادت و پرستش فقط باید برای خدا باشد.

7. مسیحیان اعتقاد دارند که خدا در شخص عیسی و در کتاب مقدس یک مکاشفه صریح و روشن از خودش به ما بخشیده است. خدا از طریق روح خود، انبیا، رسوالن، مبشران و شبانان را تقویت نموده است تا راهنمای ما در مسیر ایمان و زندگی
مقدس بر حسب کلامش باشند.

8. مسیحیان اعتقاد دارند که زندگی بسیار حرمت دارد، اما باید در خدمت محبت و عدالت کتاب مقدسی باشد.

9. مسیحیان اعتقاد دارند که عیسی خدای مجسم و تنها راه مطمئن برای نجات و رستگاری است. بسیاری از مذاهب بینشهای اخلاقی و روحانی مختلفی را معرفی می کنند، اما فقط عیسی راه و راستی و حیات است.

تفسیر کاربردی عبرانیان فصل 9


۱۴ نویسندۀ رساله می گوید که خون حیوانات قربانی ضمیر شما را از اعمال مرده طاهر نخواهد ساخت تا خدای زنده را خدمت نمایید. اما خون مسیح قدرت پاک سازی درون و مقدس سازی وجدان ما را دارا می باشد. مسیح وجدان مقصر و بیمار ما را پاک گردانده شفا می دهد و با بخشش گناهانمان، ما را برای خدمت خدا آماده می سازد.
درعهد عتیق، خدا به یهودیان امر فرموده بود که گوسفند «بی عیب» را قربانی کنند. اینک درعهد جدید، عیسی مسیح به روح ازلی خویشتن را بی عیب به خدا گذرانید.

آیه امروز . . .

 
عبرانیان باب ۹ آیه ۱۴ ۱۴ پس‌ آیا چند مرتبه‌ زیاده‌، خون‌ مسیح‌ که‌ به‌ روح‌ ازلی‌ خویشتن‌ را بی‌عیب‌ به‌ خدا گذرانید، ضمیر شما را از اعمال‌ مرده‌ طاهر نخواهد ساخت‌ تا خدای‌ زنده‌ را خدمت‌ نمایید؟