۱۳۹۴ بهمن ۶, سه‌شنبه

تولد تازه


در بحث نجات دیدیم که چطور ما می توانیم از نجاتی که خدا بر حسب فیض خود برای ما مهیا کرده برخوردار شویم. برای اینکه بتوانیم در این نجات گام برداریم احتیاج به یک تجربه روحانی ای داریم که عیسای مسیح در انجیل یوحنا باب سوم از آن صحبت می کند، یعنی تولد تازه !

اما تولد تازه چیست و ما چطور می توانیم آن را به دست آوریم؟ تولد تازه چیست؟ ( یوحنا 3:1 -8 )

نیمودیموس یکی از بزرگان دین یهود بود که شبانه نزد عیسی آمد. او مرد متدین و نیک نامی بود. هر چند سعی کرده بود مطابق اصول شریعت الهی (تورات) زندگی کند، ولی مطمئن نبود که آیا مورد پذیرش خدا قرارگرفته یا خیر، او نمی دانست که آیا پس از مرگ به حضور خدا می رود یا نه ! او به دنبال حقيقت می گشت و برای همین نزد عیسی آمده بود. عیسی از قلب او آگاهی داشت برای همین قبل از اینکه او مسئله خود را مطرح کند ، عیسی جواب سوال او را می دهد. عیسی می گوید که فقط از یک طریق او می تواند به این اطمینان برسد و آن هم این است که از سر نو مولود شود، یعنی تولد تازه پیدا کند. اما نیمودیموس نفهمید منظور عیسی چیست. عیسی برای او توضیح می دهد که برای یافتن تولد تازه او باید خود را در معرض وزش باد روح القدس قرار دهد و اجازه دهد تا روح القدس در وجود او تغییر

و تحولی ایجاد کند. برای اینکه مفهوم تولد تازه را بهتر درک کنیم باید بدانیم که در وهله ی اول تولد تازه چه چیزهایی

نیست:

3- تولد تازه اصلاح اخلاقي نیست. یعنی صرفا اصلاح یک قسمت از زندگی نیست. تولد تازه ترک برخی از گناهان و عادتهای بد نیست. سعی و کوشش برای اصلاح اخلاقي نیست . اگر درختی طبیعتا تلخ است و میوه های تلخ می دهد با کندن میوه های تلخ کار درست نمی شود، چون اگر میوه های آن کنده شود باز میوه های تلخ دیگری می دهد.باید درخت از ریشه کنده شود و درخت دیگری نشانده شود. ما نیز تا از درون عوض نشویم میوه های زندگی ما نمی تواند شیرین شود. ما ممکن است یک یا چند میوه ی تلخ زندگی خود را بکنیم، اما به جای آن میوه های تلخ دیگری

ظاهر می شود، چون طبیعت ما اسیر گناه است وباید این طبیعت عوض شود.

 2- تولد تازه داشتن معلومات و اعتقادات دینی نیست. گرچه دانش کتاب مقدسي و اطلاعات دینی خوب است، ولی دانش صرف در ما تولد تازه ایجاد نمی کند. استالین تمام عهد جدید را حفظ بود، اما متاسفانه تولد تازه نداشت. آگاهی بیمار از داروهای شفا بخش بدون استفاده از آنها او را خوب نمی کند. خیلی ها می دانند دروغ گفتن بد است اما دائم دروغ می گویند، می دانند چه کارهایی خوب است اما انجام نمی دهند. کلام خدا باید وارد قلب ما شود و در ما عمل کند و ما را عوض

کند و گرنه فایده ای برای ما نخواهد داشت.

1- تولد تازه تعلق داشتن به نژاد خاصی نیست. بعضی از مسیحیان گمان می کنند چون به نژاد خاصی تعلق دارند و در طفولیت تعمید گرفته اند، پس تولد تازه دارند. این عقيده هم درست نیست.

پس تولد تازه چیست؟

3- تولد تازه یک دگرگونی عمیق درونی است. دگرگونی در فکر، احساس و اراده! شخصی که تولد تازه پیدا می کند، فکرش عوض می شود. شخص تا قبل از تولد تازه، در امور دنیوی و جسمانی
فکر می کند، ولی بعد از تولد تازه در امور خداوند و در کلام خداوند تفکر می کند. فکر او این
است که چگونه خدا را خشنود سازد. احساس او و تمایلات او عوض می شود. شخص نسبت به

گناه و چیزهایی که باعث ناراحتی خدا می شود، نفرت پیدا می کند و آنچه که او را خوشحال می کند، انجام خواسته های خداست. تصمیمات او عوض می شود. او تصمیم جدی برای پیروی از خدا می گیرد وتصمیم می گیرد از خواسته های گناه آلود دنیا دوری گزیند. ( رومیان 2:32)

2- تولد تازه یعنی خلقت نو و تازه. شخص موجود جدیدی می شود. همه چیز در زندگی او نمی شود. ( دوم قرنتيان 1::3)

1-تولد تازه یعنی از خدا مولود شدن، از بالا  مولود شدن! ( یوحنا 31:3) 4- تولد تازه یعنی شریک طبیعت الهی شدن! ( دوم پطرس 4:3)

همه ی ما احتیاج به تولد تازه داریم، چون همه ی ما گناه کرده ایم و در نتیجه طبیعت ما آلوده به گناه است. انسان از درون اسیر گناه است. طبیعت او گناه آلود است. برای همین همه ما احتیاج به تولد تازه داریم و تا تولد تازه پیدا نکنیم نمی توانیم آن طور که خدا می خواهد زندگی کنیم. ( رومیان

::34 و31

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر