در اشعیا 9559 و 2 ما میخوانیم " هان دست خداوند کوتاه نیست تا نرهاند و گوش او سنگین نی تا نشنود ! لیکن خطایای شما در میان شما و خدای شما حایل شده است و گناهان شما روی او را از شما پوشانیده است تا نشنود "
مسلمأ سوالی که برای هر کس مطرح میشود این است : چرا من با خالك خود ارتباط نزدیکی ندارم و یا چگونه ممکن است که من با خالك خود ارتباط نزدیکی داشته باشم ؟ و در پی آن سوا ت دیگری پیش می آید : "چرا من نمیتوانم با خالك خود ارتباط نزدیکی
داشته باشم ؟ یا چطور میتوانم با خالك خود ارتباط نزدیکی برلرار کنم ؟
در این درسها ما میخواهیم به این سوا ت پاسخ دهیم ، همانطور که در اشعیا خواندیم آنچه باعث لطع رابطه ما با خدا شده و روی او را از ما برگردانیده ، گناه است . بنابراین برای برلراری این ارتباط اولین مسئله ای که باید برای ما روشن شود ، گناه است .
گناه چیست
برای شناخت گناه بهتر است به منشاء آن برگردیم و ببینیم گناه چگونه وارد جهان شد و انسان چطور به آن آلوده شد و معنی گناه از دیدگاه خدا چه میباشد ؟ تعریفی که ما برای گناه لائل هستیم با تعریفی که خدا از گناه میکند بسیار متفاوت است، برای ما گناه عبارت از لتل، دزدی، زنا، بت پرستی، ک ه برداری و .... میباشد اما دیدگاه خدا نسبت به گناه چیز
دیگری است .
در پیدایش 2659_28 میبینیم که خدا انسان را شبیه خود آفرید، البته نه از نظر ظاهری بلکه طبیعت خدا در انسان لرار داده شده است یعنی انسان مثل خدا دارای درک، شعور، فهم،
تشخیص، احساس، اراده و لوه تصمیم گیری است . انسان میتواند فکر کند ، زشتی، همچنین زیبایی ها را تشخیص دهد و تصمیم بگیرد. او از این نظر ها به خدا شباهت دارد .
انسان خوب و پاک آفریده شد و با خدا رابطه مستمیم، عالی و صمیمانه ای داشت. خدا انسان را شبیه خود آفرید تا با او مشارکت و دوستی داشته باشد بنابراین ما میتوانیم با خدا مشارکت داشته باشیم زیرا همدیگر را درک میکنیم و احساس یکدیگر را میفهمیم . خدا انسان را برای هدف عالی ای آفرید : تا انسان بر زمین حکومت کند، یعنی در والع با خدا همکاری نماید. و هرآنچه انسان به آن نیاز داشت به او بخشید . خدا بهترین ها را به آدم و
هوا داد و هیچ چیز نیکو را از آنها دریغ نکرد .
انسان چون دارای اراده آزاد بود میتوانست از این اراده استفاده کند خدا میخواست انسان با اراده خود، پیروی از او را انتخاب کند خدا نمیخواست انسان بصورت عروسک کوکی به دنبال او بیاید بلکه میخواست با میل و رغبت شخصی و اشتیاق او را پیروی کند. در نتیجه
حکم و دستوری به انسان میدهد تا اراده ی آزاد او را بیازماید ( پیدایش 2: 96 و 97 )
خواست خدا چیز مشکلی نبود، آدم و حوا به راحتی می توانستند آن را انجام دهند. آنها نیازی به خوردن میوه ی درخت معرفت نیک و بد نداشتند. مسئله ای که در اینجا مطرح بود گرفتن تصمیم جدی برای پیروی از خدا و اطاعت از او بود.
اما متاسفانه آدم و حوا تصمیم گرفتند که از خدا پیروی نکنند و زیر سلطه ی او نباشند، بنابراین آنها تسلیم وسوسه ی شیطان شدند و از حکم خدا سرپیچی کردند.
در پیدایش باب 3 می خوانیم: شیطان خود را به شکل مار ظاهر کرد و با ایجاد شک وتردید ( در مورد سوال لرار دادن سخنان خدا )، انکار مجازات خدا، انکار نیکویی و محبت خدا و جلوه دادن ارزشها به صورت عکس، آدم و حوا را فریب داد. آدم و حوا خود را تسلیم خواهشهای نفس نمودند و به این ترتیب نسبت به فرمان خدا سرپیچی کردند. بنابراین اگر ما بخواهیم گناه را تعریف کنیم باید بگوییم گناه عبارت است از نا اطاعتی و
سرکشی از فرمان خداوند. گناه نه تنها ارتکاب عمل بد است ، بلکه انجام ندادن کارهای خوب نیز می باشد. (یعموب 9754). عدم اطاعت از خواست خدا که ازاراده ی آزاد ما سرچشمه می گیرد، باعث رنجش خدای لدوس می گردد. گناه از للب انسان سرچشمه می گیرد.عیسی مسیح در این باره می گوید: « زیرا که ازدرون دل انسان صادر می شود خیا ت بد، زنا، لتل، دزدی، طمع، خباثت، مکر و شهوت پرستی و چشم بد، کفر و غرور و جهالت. تمامی این چیزهای بد از درون صادر می شود و آدم را ناپاک می گرداند.» (
مرلس 2957-23) ولتی در درون ما امیال ناپاک و بد وجود دارد، مارا به انتخاب بدی و گناه می کشاند.
عیسی مسیح فرمود:« درخت نیکو میوه ی نیکو می آورد و درخت بد میوه ی بد» ( متی 9757)
للب ناپاک منجر به افکار ناپاک و افکار ناپاک منجربه اعمال ناپاک می شود. عیسی فرمود نه تنها لتل ، گناه بزرگی است بلکه احساس خشم و غضب و نفرت گناه است چون خشم،حس انتمام جویی و لتل را به وجود می آورد. شهوت ، زنا را به وجود می آورد. با
این تعریف می بینیم که همه گناه کرده اند و کسی از گناه مبرا نیست. (رومیان 2353)
ما برای اینکه گناهان خود را بشناسیم باید ک م خدا را مطالعه کنیم و زندگی خود را با آن ممایسه کنیم. برای نمونه این آیات را یادداشت کنید و زندگی خود را با آنها ممایسه نمایید: (متی بابهای 5 ،7،6 و 36592-37 ، یعموب 9754، مرلس 28592-33 افسسیان 2554-32
و 355-91 ).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر