ما و گناه
تقلای مسیحی برای زیستن در تقدس
نوشتۀ: ح.گ
یکی از کم طرفدارترین گفتگوها میتواند در بارۀ موضوع گناه و حضور شیطان و پلیدی باشد.من قصد ندارم به موضوع خدا و شیطان بپردازم و چرا خدا اجازه داد تا شیطان و شرارت و گناه وارد خلقت شود. بلکه قصد دارم تا از نبرد ایماندار مسیحی پس از ایمان آوردن به عیسای مسیح در زیستن در تقدس و پاکی بنویسم. شرح حال زندگی خودم، زندگی شما، زندگی آنانی که روزانه در نبرد و تقلای درون، تلاش بر این دارند که برای مسیح پاک زندگی کنند، اما نمیتوانند. شکست میخورند. سرخورده میشوند. تکلیف چیست؟ ما گمان میکردیم وقتی کشیش آن دعای مخصوص اعتراف را از ما پرسید و ما به همۀ این سوالات پاسخ " بله " دادیم و زیر آب رفتیم یا به هر نحو دیگر تعمید گرفتیم...وقتی تعمید تمام شد، ما گمان کردیم که همه چیز تمام شد و ما دیگر در یک ثانیه مسیحی مقدس و پاک شدیم. اشتباه نکنید و زود در بارۀ دیدگاه من قضاوت نکنید. من شریعت و تلاش انسانی را درس نمیدهم. من نمیگویم باید تلاش کنیم تا با کار خود خدا را خشنود کنیم. من نمیگویم که باید تلاش کنیم تا مقدس و پاک شویم. زیرا کتابمقدس به وضوح تعلیم داده است که ما در هیچ قیاس و میزانی نمیتوانیم خدا را با کار و تلاش خود خشنود کنیم. زیرا کتابمقدس میگوید که " لکن از او شما هستید در عیسی مسیح که از جانب خدا برای شما حکمت شده است و عدالت و قدوسیت و فدا."( اول قرنتیان 1: 30) اما همین کتابمقدس به ما میگوید که باید پس از نجات تمام زندگی و زیستن ما گویای نجات ما باشد. باید نام مسیحی را بر خود داشتن فقط به نام ختم نشود بلکه به تمام آنچه به مسیح ملقب میشد به برادران و خواهران او ملقب شود. کتابمقدس به ما وضوحا شرح داده است که باید برای زیستن در تقدس و پاکی تلاش کنیم. یعنی تلاش کنیم تا از آن دفاع کنیم یعنی آن تقدس و پاکی که در مسیح به ما داده شده است.
الف- " تا هر کسی از شما بداند چگونه باید ظرف خویشتن را در قدوسیت و عزت دریابد." و در همین رساله ادامه میدهد که " چنانکه سابقا نیز به شما گفته و حکم کرده ایم زیرا خدا ما را به ناپاکی نخوانده است بلکه به قدوسیت." ( اول تسالونیکی 4: 4و 7)
ب- و یا در رومیان میخوانیم " ثمر خود را برای قدوسیت میاورید که عاقبت آن حیات جاودانی است." ( رومیان 6: 22)
پ- در نامۀ فیلیپیان پولس میگوید " نجات خود را با ترس و لرز به عمل آورید." ( فیلیپیان 2: 12 )
چه قصد دارم بگویم؟ بعد از ایمان آوردن به عیسای مسیح و دادن قلب و فکر و روح خودمان به او، تمامی آنچه از آن مسیح است از آن ما میشود: عدالتش، قدوسیتش، جلالش، برکاتش لیکن مالک این ثمرات آسمانی شدن منوط بر این نیست که ما پا روی پا می اندازیم و هر غلطی دلمان بخواهد میکنیم چون به مسیح ایمان آورده ایم؟ آیا این همان اتهامی نیست که مذهبیون و مقیدان شریعت ادیانی مانند یهودیت و اسلام به مسیحیان میزنند؟ آیا واقعا این معنای ایمان مسیحی است؟ خدا را شکر که کتابمقدس چنین تعلیم نداده است؛ و کتابمقدس تنها میزان و معیار باور ماست.
چکار باید کرد؟
دو قدم اساسی باید برداشته شود.
الف- اعتراف به گناه.
ب- به یاد آوردن قوت خون مسیح برای آمرزش گناه.
الف- اعتراف به گناه
اعتراف مستقیم به گناهان خود پیش روی خدا. اگر شرارت ما به فرد دیگری نیز ضرر ایجاد کرده است، اعتراف به گناه و شرارت ما نه تنها باید نزد خدا باید باشد بلکه به آن شخص صدمه دیده نیز.
کمتر کسی این قدم اول را برمیدارد. خیلی از ماها گمان میکنیم که این گناهی نبود که کردیم، خیلی کوچکتر از آن بود که خدا را خشمگین کرده و روح مقدس را برنجاند. شیطان، دشمن ایماندار مسیحی در تلاش است تا ما را محکوم کند. در این مرحله او به ما میگوید: ای بابا! این چه چیزی نیست بخواهی به آن اعتراف کنی. و ما را نسبت به گناه خنثی میکند.
برای ما که از دین اسلام آمده ایم، اعتراف به گناهانمان کمی سنگین است و غرور ما را میشکند. شاید به همین دلیل است که خیلی از ماها هنوز در گناه بسر میبریم، گناه اعتراف نکرده. تمام کتابمقدس پر است از اعتراف به گناه. مزمور 51 داود برای همۀ ما آشناست. " به تو و به تو گناه ورزیده و در نظر تو ای خدا بدی را کرده ام." و اعتراف میکند که از نطفۀ مادرش گناهکاری بیش نبوده است. هر چند مدتی از گناه داود گذشت، هر چند مدت زمانی او گناه خودش را مخفی کرد تا اینکه خداوند ناتان نبی را پیش داود فرستاد، اما وقتی داود علنا با گناه خود روبرو شد، مستقیما آن را اعتراف کرد. پس از این اعتراف، داود آماده شد تا عواقب و تنبیه خداوند را برای گناه خود بپذیرد. در ضمن انسانهایی در طول کتابمقدس به گناهانشان اعتراف کرده اند که حتی شما گمان نمیکردید که گناهی مرتکب شده باشند. اشعیاء اعتراف میکند که او مردی ناپاک لب است. ( اشعیاء 6: 5) ارمیاء نبی اعتراف میکند که خداوند او را به دلیل معصیت و گناهش تنبیه کرده است( مراثی ارمیاء 1: 22) دانیال نبی در فصل نهم؛ عزرا فصل نهم و نحمیا فصل نهم. دانیال که در اسارت بسر میبرد، به رغم شرایط عالی و مقام والایی که دارد، میداند که در سرزمینی غریب بسر میبرد و میداند که دلیل بودنش در این سرزمین غریب، گناهان و فساد پدران اوست. پس نزد خدا رفته و نه تنها به گناهان قوم بلکه به شرارت خودش نیز اعتراف میکند! عزرا و نحمیا نیز چنین میکنند.
شمعون به عیسای مسیح نگاه میکند و اعتراف میکند که خداوندا من گناهکارم( لوقا 5: 8 ) پولس رسول میگوید که عیسای مسیح به دنیا آمد که برای گناهکاران مصلوب شود و او گناهکارتر از همۀ انسانها بوده است( اول تیموتی 1: 15)
ب- به یاد آوردن قوت خون مسیح برای آمرزش گناهان.
یا خیلی از ماها تماما متضاد آنچه در بالا به آن اشاره شد عمل میکنیم: گمان میکنیم این شرارت و گناه ما آنقدر عظیم و بزرگ است که شرم میکنیم آن را اعتراف کنیم. خجالت میکشیم. احساس محکومیت میکنیم. احساس شکست میکنیم و آنقدر ناامید میشویم که برای اعتراف آن نزد خدا نمیرویم. باید آگاه باشیم که شیطان، این دشمن کمربستۀ مسیحی، بار دیگر قادر به فریب دادن ماست.
در مرحلۀ دو شیطان به ما میگوید: ای بی ایمان! نگاه کن! حتی خون مسیح قادر نبود و نیست تا ترا پاک کند! تو عوض بشو نیستی.
عیسای مسیح بعنوان خالق و آفرینندۀ هستی از جمله ما آنگاه که خدای پدر جهان را برای او خلق میکرد از ضعف و ناتوانی ما باخبر بود. از بافت ما باخبر بود. از شکست پذیری ما باخبر بود. پس گمان نکنید که گناه و شرارت ما او را غافلگیر میکند. او از ضعف و ناتوانی پطرس آگاه بود که شیطان در حال فریب دادن اوست و به او فرمود که برای مقاومت و ایستایی او در برابر شیطان برای او دعا خواهد کرد.( لوقا 22: 31 ) تمام رسالات عهد جدید گویای این حقیقت است که عیسای مسیح از ضعف و ناتوانی ما آگاه میباشد. از رنجهای ما، از شکستهای ما، از وسوسه هایی که در آن فرو میافتیم. اما همین رسالات به ما این شهامت را داده اند که پیش برویم. پیش تخت مسیح. قبلا این کار را کاهن اعظم میکرد. خون حیوان قربانی شما را میگرفت و برای گناهان شما آن را پیش روی تخت رحمت تقدیم میکرد. امروز خود شما، خودتان را پیش روی تخت مسیح تقدیم میکنید، مستقیما. با این اعتراف و ایمان که کاهن اعظم ما، از ما نزد خدای قدوس شفاعت میکند. تنها نیستیم. بی کس نیستم. مسیح را داریم. خون ریخته شدۀ او را داریم. و حضور او را بعنوان تنها واسطۀ بین ما و خدا داریم. او را مانند لنگری در حضور خدا داریم که کشتی طوفان زدۀ ما را نزد خدای قدوس نگه میدارد. نویسندۀ عبرانیان میگوید این به ما این شهامت را میدهد که به رغم شرارت و وسوسه و گناهان خود، نزد تخت مسیح با شجاعت و دلیری پیش برویم، نزد او شفاعت گناهان خود را بطلبیم و با ایمان باور کنیم که پذیرفته شده ایم.( عبرانیان 4: 15- 16 )
این اعتراف به گناهان خود و این نزد مسیح رفتن برای طلب آمرزش و شفاعت گناهان ما کار یکبار و یک روز و یک واقعه نیست. مادامی که ما در جسم انسانی هستیم. مادامی که هنوز بر روی زمین هستیم و هنوز بدن آسمانی را دریافت نکرده ایم ما تن به وسوسه و شرارت و گناه خواهیم زد. هدف ما به شباهت مسیح در آمدن است. هدف ما زیستن در تقدس و پاکی است. هدف ما غلام نیکو بودن است. اما تمام این کامیابی ها و پیروزیها در روند روزانۀ زندگی مسیحی به تکامل میرسد. مقدسین مسیحی و آنانی که پولس رسول و پطرس آنان را چنین میخوانند، ایماندارانی بودند مانند شما. دارای ضعفها و ناتوانیها و شکستهای خود. هیچ قدیسی یک شبه به تقدس نرسیده و نخواهد رسید. روند زندگی یک مسیحی در طبیعت تازۀ و تولد تازه، زیستن روزانه مسیحی را بر روی زمین در جسم و در دنیا را مستلزم است و این به خودی خود یعنی فناپذیری، یعنی وسوسه، یعنی شرارت، یعنی خطا. اما امیدی که ایماندار مسیحی دارد و دیگر مذاهب ندارند. قوتی که مسیحی دارد و دیگر افراد مذهبی دنیا ندارند، این است که مسیحی همواره در قوت و شهامت و شجاعت روح القدس خدا که در او سکونت دارد به ضعف و ناتوانی و شکست پذیر بودن خودش اعتراف میکند. خودش را مقدس تر از دیگری نمیداند. خودش را هرگز به دلیل کار و خدمات مذهبی خودش مستحق بهشت نمیداند. مسیحی امید دارد و ایمان دارد که نجات دهندۀ او، عیسای مسیح، او که او را از شرارت و گناهانش نجات داده است و او را تاریکی به نور، از مرگ به حیات آورده است، آنچه را که در او آغاز کرده است را به کمال خواهد رساند و هرگز او را تنها رها نمیکند.
یک هشدار
به نظر من مهمترین و اساسی ترین قدم ما این مرحلۀ باور و ایمان پذیرفته شدن و باور آمرزیده شدن گناه اعتراف شدۀ ما توسط عیسای مسیح، خداوند و نجات دهندۀ ماست؛ حالا هر چقدر هم گناه ما فجیع باشد. اشتباه نکنید! ما عواقب و نتایج شرارت گناه خود را در جسم انسانی و زندگی زمینی دریافت میکنیم، اما با اعتراف گناهان خود و با ایمان دریافت آمرزیده شدن گناهانمان نزد مسیح، هنوز در خانواده الهی باقی میمانیم. هنوز برادر و خواهر مسیح خوانده میشویم. هنوز ثمرۀ حیات جاودانی را دریافت میکنیم. اجازه ندهید هیچ کس، هیچ واعظی، هیچ ایمانداری یا هیچ غیرایمانداری این را به شما بگوید که آنچه شما میکنید برای آمرزیده شدن گناهانتان کفایت نمیکند. هرگز این فریب و این دروغ را باور نکنید! هرگز اجازه ندهید تا به شما ورای شفاعت خود عیسای مسیح برای گناهان ما، حضور خود او در نزد خدا برای ما، اعتراف مستقیم گناهانمان به نزد او برای آمرزیده شدن، راهی دیگر پیش روی شما قرار بدهند. هرگز تن به آن ندهید! روزی که چنین کردید، خون مسیح را بی ارزش کرده اید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر