"در ابتدا، خدا آسمانها و زمين را آفريد." (پیدایش 1: 1) و پس از آن سخن گفتن با هستی و همه موجودات زنده ...
" و خدا گفت: «آدم را بصورت ما و موافق شبيه ما بسازيم تا بر ماهيان دريا و پرندگان آسمان و بهايم و بر تمامى زمين و همه حشراتى كه بر زمين مى خزند، حكومت نمايد.» پس خدا آدم را بصورت خود آفريد. او را بصورت خدا آفريد. ايشان را نر و ماده آفريد. " (پیدایش 1: 26 – 27)
خدا انسان را آفرید، شاهکار و عزیز کرده او، و او را درست در حضور خود قرار داد. راجع به این جملات فکر کنید ! خدا همه هستی را آفرید تا انسان در حضور او ساکن شود !
خدا نور است.
خدا محبت است.
خدا قادر مطلق بخاطر / توسط / از طریق محبت بی حد خود به انسان اراده آزاد داد، آزادی به این معنا که او بتواند انتخاب کند. انسان هم انتخاب کرد که خالقش را زیر سوال ببرد، که موجب شد ....
آنها حضور مطلق خدا را ترک کردند. در هر صورت آیا خدا از عزیزترینش در بین کل خلقت خواهد گذشت ؟ به هیچ وجه. نقشه خدا و وعده پیروزی بر گناه آماده بود. درست 7 آیه بعد صحبت از جدایی انسان از تاریکی، شریر و مرگ می شود.
پس سر شیطان شکست. سر وی با قیام خداوند عیسی مسیح از لحاظ روحانی شکست و او در زمان کامل خدا با تمام کمال و شکوهش ظاهر خواهد شد:
بیایید به چند آیه نگاهی بیندازیم:
درحضور خدا
انسان در حضور خداوند حیاتش را آغاز نمود و آنجا جایی است که او تا به ابد زیست خواهد کرد. اما حالا چه ؟ امروز چطور ؟
خدا هم اکنون با فیض خود ما را نجات داده، رستگار کرده،باز خرید کرده و ما را به حضور مطلق خود باز خوانده است. بیایید ببینیم بودن در حضور او چگونه است.
در حضور خدا شادی، جلال، حرمت، ستایش، ستایش و ستایش است: در آنجا شکرگذاری هست...
باید از خدا بخواهیم تا ما را تبدیل کند تا به حضور او راه یابیم. خدا از طریق اعتراف و توبه ای که به بخشش خدایی ختم می شود به ما لطف کرده تا ما با جسارت به حضور مطلق و تخت سلطنت او دسترسی پیدا کنیم.
فروتنی: هیچ جایی برای جلال به جز در خداوند خدای قادر نیست.
خدا همین امروز ما را می خواند که به حضورش برویم.
خدا ما را به قدوسیت مقدس خود راهنمایی می کند.
خدا به ما می آموزد که چطور به حضورش برویم و پرستشش کنیم.
خدا ایمان به وعده ها و حقیقتش را عطا می کند.
خدا ما را با بخششی که لایقش نیستیم پاک می سازد تا با جسارت در حضورش بایستیم.
سهم ما هم در این کار این است که با تمام فروتنی به او اطمینان کنیم، خود را به دستان او بسپاریم و قلبمان را به او بدهیم تا او ما را تا حد ممکن به خود نزدیک و نزدیک تر کند. این اراده اوست.
سهم ما این است که خود را تسلیم صاحب قادر و پر مهر خود کنیم و پاسخ مان به صدای او این باشد که: "خداوندا من اینجا و متعلق به تو هستم."
ما جدای از او هیچ هستیم.
ما بدون حکمت او هیچ نمیدانیم.
ما کاری نمی توانیم انجام دهیم مگر با قدرت او. او نیز ما را میخواند تا وعده هایش را بدست آوریم. پس از او بخواهید !! بخواهید تا شما را به حضور خود ببرد. او به وعده هایش امین است.
لازم نیست ما بدانیم که "چگونه". او فقط از ما می خواهد که حضورش را بطلبیم. او بسیار وفادار و مشتاق است که فرزندان عزیزش بیشتر و بیشتر او را بطلبند . خود را به او بسپاریم ! بر وی تمرکز نما و برای خالق خود فرصت بیاب !
آمین!
خداوند به شما که فرزندش هستید، برکت دهد. اکنون زمان آن است که مشتاقانه حضور مطلق او را بطلبید !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر