ما در دنیایی زندگی میکنیم که بالانس و توازن در آن حرف اول را میزند. حرکت کره زمین بدور خورشید، فاصله و سرعت آن در توازن و بالانس مشخصی قرار دارد. طبیعت در بالانس خود احتیاجات زمین را رفع میکند و زیست شناسان این بالانس را لازم و ضروری برای ادامه زیست میدانند. در بدن ما نیز بالانس باید وجود داشته باشد. وقتی مریض میشویم معمولا دکترها میگویند که بدن شما در بالانس نیست و تعادل خود را از دست داده است و شما مریض شده اید. در زندگی مسیحی ما نیز یک تعادل وجود دارد که اگر آن تعادل بهم بخورد بیماری روحانی به سراغ ما میآید. خداوند میخواهد که ما این تعادل روحلنی را برقرار کنیم و در سلامت روحانی بسر ببریم.
نمی دانم که در زندگی شخصی و روزانه خود تا چه اندازه مشغول و سرگرم هستید؟ شاید در طول روز و هفته آنقدر در تلاش هستید که وقتی برای انجام کاری دیگر ندارید. شاید شما از اینکه برای عیسی مسیح کاری میکنید احساس رضایت به شما دست میدهد، مثلا نیکوکاری و یا کمک به یک شخص نیازمند. شاید شما از آن جمله افرادی هستید که وقتی کاری انجام میدهید شما را خشنود میسازد. و احساس میکنید که توسط کارهای نیک تان خدا از شما بهتر راضی میشود و خشنودی او را کسب میکنید.
وقتی با افرادی که تازه مسیحی شدند صحبت میکنیم متوجه میشویم که حتی بعد از ایمان آوردن نیز بعضی از آداب مذهبی را انجام میدهند. مثلا نمازمی خوانند و آداب غسل را انجام میدهند. میدانید چرا؟ چون ما اینطور بزرگ شده ایم و پیام مسیح حالا برایمان کاملا جدید است. پیامی که میگوید که دیگر نیازی نیست برای مقبول شدن کاری انجام بدهی! خدا تو را همانطور که هستی دوست دارد. حالت قلب تو برای خداوند مهم است نه کاری که برای او انجام میدهی. و این بزرگترین تفاوت مسیحیت با دیگر ادیان دنیا است.
من خودم آدمی هستم که برای انجام دادن ماموریت و انجام کاری لحظه شماری میکنم. یک نوع تست شخصیتی است که سفارش میشود که همه افرادی که با هم و در کنار هم در در کلیسا و یا در تیم همکار هستند آن را انجام بدهند. در این تست معلوم میشود که شما چه نوع شخصیتی دارید. و بر اساس نوع شخصیت شما؛ دیگر همکاران میتوانند با شما بهتر کار کنند و به شما مسیولیت داده بشود.
اما اگر چنین احساسی در شماست؛ یعنی با انجام کاری احساس رضایت به شما دست میدهد؛ لطفا امروز با دقت به دیدگاه عیسی مسیح در خصوص خدمت او توجه کنید. او با نگاهی دلسوزانه خطاب به دوستی عزیز چنین گفت: خواهرت نصیب بهتر را برگزیده و آن از او گرفته نخواهد شد. این نصیب بهتر چیست که عیسی مسیح میخواهد همگی ما در زندگی روحانی و خدمتی خود از آن بهره ببریم؟
آیا عیسی مسیح خدمت و عملکرد مسیحی ما را نمیخواهد؟
آیا خدمت ما در توسعه ملکوتش مفید نیست؟
البته که چنین است. اما او در پس این خدمت در جستجوی آن نصیب بهتر است که مشتاقانه میخواهد به ما عطا کند. اجازه بدهید به داستان نگاهی بیاندازیم و عمق تعلیم عیسی مسیح را درک کنیم:
۳۸ در جریان سفر آنها، عیسی به دهکدهای آمد و در آنجا زنی به نام مرتا او را در خانه خود پذیرفت. ۳۹ آن زن خواهری به نام مریم داشت که پیش پاهای عیسی خداوند نشست و به تعالیم او گوش میداد. ۴۰ در این هنگام مرتا به علت کارهای زیادی که داشت نگران و دلواپس بود. پس پیش عیسی آمد و عرض کرد: «خداوندا، هیچ در فکر این نیستی که خواهر من مرا رها کرده تا دست تنها پذیرایی کنم! آخر به او بفرما بیاید به من کمک کند.» ۴۱ اما عیسی خداوند جواب داد: «ای مرتا، ای مرتا، تو برای چیزهای زیادی دلواپس و ناراحت هستی. ۴۲ اما فقط یک چیز لازم است: آنچه مریم اختیار کرده از همه بهتر است و از او گرفته نخواهد شد». لوقا ۱۰: ۳۸-۴۲
در این داستان ما دو خواهر عزیز و گرامی داریم که شخصیت آنها با هم کاملا متفاوت است. خواهر بزرگتر که میخواهد همیشه کنترل کننده باشد. او همیشه کارها را با دقت بسیار زیاد زیر نظر داشته و مراقب بوده که مبادا چیزی بر خلاف برنامه پیش بینی شده انجام بشود. بخصوص که اگر مراسم شام و مهمانی باشد. چون شام دادن در فرهنگ یهود و همینطور در فرهنگ ما بسیار با اهمیت است. ( نمونه مهمانی انگلیسیها در منزل ما؛ آوردن آب پرتقال و وقتی که ما در تهیه غذا میگذاریم و نظافتی که در منزل انجام میدهیم. اینها ما را از پا در میآورد). مرتا با دقت به جزئیات میپرداخته و زیاد از حد ریز بین بوده است.
آیا شما چنین شخصیتی دارید؟ پرداختن به جزئیات؛ شما را از هدف اصلی دور ساخته است؟ و یا شاید اینقدر درگیر امور زندگی و کلیسایی و یا مشکلات روزمره هستید که کمی از آن نصیب بهتر فاصله گرفتید؟ برای ما مسیحیان این خطر در کمین است که به راحتی خود را در عمق فعالیتهای خدمتی رها کنیم و از هدف اصلی که همانا شبیه مسیح شدن است فاصله بگیریم.
کار دیگری که مرتا انجام داده بود چه بود؟ مرتا دوست داشت که همه از اولویتهای او پیروی کنند. چرا؟ چون آنچه را که خود میپسندید میخواست دیگران هم انجام دهند. عیسی مسیح میخواست که مرتا اولویتهای اشتباه خود را ترک کند و اولویت بهتر را برگزیند. مرتا آنقدر مشغول خدمت عیسی مسیح بود که از خود مسیح غفلت کرد. او در واقع خدمت خواهرش که گوش کردن به سخنان عیسی بود را پایین تر از خدمت خودش میدانست. آیا ما آنقدر مشغول خدمت مسیح هستیم که وقتی برای صرف کردن با خود مسیح نداریم؟ عزیزان اولویتهای ما چگونه است؟ هر کس بهتر است که به خودش پاسخ بدهد.
و اما ببینیم که مریم چه کرد. او در طول مهمانی تنها به عیسی مسیح چشم دوخت. او لحظهای نگاه خود را از مسیح بر نمیداشت. برای او کیفیت مهمانی نه اینکه بی اهمیت باشد؛ اما مهمتر از خود عیسی مسیح نبود. او میدانست که مهمانی به زودی پایان خواهد پذیرفت و مسیح منزل را ترک خواهد کرد. او میدانست که فرصت را از دست خواهد داد اگر مسقیماٌ از زبان عیسی مسیح تعلیم نگیرد. این همان نصیب بهتر بود که عیسی مسیح امروز به همگی ما میآموزد تا اختیار کنیم.
جالب اینجاست که این نصیب بهتر یعنی انتخاب بهتر و ماندن در پیش پای عیسی مسیح و درس یاد گرفتن از او چیزی بود که برای مریم ماندگار شد و تا به همیشه با او ماند. عیسی مسیح گفت که ازاو گرفته نخواهد شد. توجه کنید: اگر با دقت به سخنان دهان مسیح چشم بدوزید و از او تعلیم بیابید، برکت تا به همیشه با شما خواهد ماند و شما را ترک نخواهد کرد. فرصتهای خدمتی و ماموریتی برای ما مسیحیان میآید و میرود. اما برکت حضور مسیح همیشه با ما خواهد ماند.
عزیزان عیسی مسیح مرتا را بخاطر کوشش و تلاشش در خصوص تدارکات مهمانی توبیخ نکرد؛ بلکه تنها به او گفت که تو را چیزهای زیادی نگران و مضطرب میسازد.
امروز چه چیزهایی ما را همچون مرتا «نگران و مضطرب» ساخته است؟ رفتن مردم از کلیساها؟ بی وفایی ایمانداران؟ عدم رشد کافی شاگردان؟ و یا مسایل شخصی در زندگی؟ مورد هرچه که است باید بدانیم که عیسی مسیح وارد زندگی ما شده؛ تا به همگی بیاموزد که آن نصیب بهتر را چگونه بدست بیاوریم.
مرتا بسیار نگران بود. او این نگرانی را میخواست به مریم نیز منتقل کند. دیدید که چنین افرادی همیشه باعث ایجاد تنش و اضطراب در دیگران میشوند. او چنین شخصیتی داشت.
آیا مایل هستید که خود را مورد آزمایش قرار بدهید و بالانس خود را بسنجید؟ اگر موارد بالا در زندگی شما وجود دارد شما نیازمند یک تعادل خوب از طرف خداوند هستید.
راهکارهای دریافت نصیب بهتر:
اول اینکه باید نگرانیها و اضطرابهای بی مورد را از خود دور کنیم. و اجازه بدهیم تا خداوند فکر و ذهن ما را در آرامش خودش نکاه دارد. مزمور ۳۷: ۷ «در حضور خداوند آرام باش و صبورانه انتظار او را بکش.»
چگونه اینکار را انجام دهیم؟ هر وقت چیز نگران کنندهای به سراغ فکر من و شما آمد آن را با وعدههای نیک و خوب خداوند جایگزین کنیم. این یعنی اینکه از کلام خدا بخوانیم و به خودمان یاد آوری کنیم که خداوند با ما است. رومیان ۸ میفرماید: « ۳۱ پس در برابر این چیزها چه بگوئیم ؟ اگر خدا پشتیبان ماست کیست که بر ضد ما باشد؟ ۳۲ آیا خدائی که پسر خود را دریغ نداشت بلکه او را در راه همۀ ما تسلیم کرد با بخشیدن او همه چیز را با سخاوتمندی بما نمیبخشد؟» فیلیپیان ۴: ۱۹ « و خدای من همۀ احتیاجات شما را با ثروت عظیم خود در مسیح عیسی رفع خواهد کرد. »
نصیب بهتر را نمیتوانیم داشته باشیم اگر اولویتهای زندگی مسیحی ما درست نباشد. باید با خدا وقت صرف کنیم؛ در دعا و مطالعه شخصی کلامش باشیم. از سخنان او بشنویم و در آیات و تعالیمش تفحص کنیم. بدانیم که چه چیزی برای خانواده و زندگی ما مهم است، آن را انجام دهیم. لوقا ۱۲ «۲۹ برای آنچه میخورید و میآشامید این قدر تقلا نکنید و نگران نباشید، ۳۰ چون اینها تماما چیزهایی است که مردم این دنیا دنبال میکنند. اما شما پدری دارید که میداند به آنها محتاجید. ۳۱ شما پادشاهی او را هدف خود قرار دهید و بقیه چیزها به سراغ شما خواهد آمد. »
خدا من و شما را دعوت کرده تا در توسعه ملکوت خداوند از همکاران او باشیم در گفتن خبر خوش انجیل به دیگران و دست یک کسی را بگیریم و در دست خداوند ما عیسای مسیح قرار دهیم. یعنی این بزرگترین کاری است که ما میتوانیم برای یک نفر انجام دهیم. او را با شخصیت روحح القدس آشنا کنیم و اجازه بدهیم روح پاک خداونمد ناظر بر زندگی او باشد و همه ابعاد زندگی او را کنترل کند. اگر ما چنین کاری را انجام دهیم کلیسا برکت میگیرد بنا میشود و بیداری روحانی در کلیسای مسیح آغاز میشود..
پس ما باید اولویتهای اهداف زندگی خود را بدانیم و یک راه حل عملی که من میتوانم خدمت شما عرض کنم. این است که اهداف زندگی خود را بر روی کاعذ بنویسید. واقعا چی چیزهایی برای شما مهم و دارای اهمیت است به آنها بر اساس اولویت بندی شماره گذاری کنید. و آنرا در جایی بگذارید مثلا بر روی در یخچال، وقتی که هدف زندگی خود را میبینید فکر و ذهن شما بر روی آن متمرکز میشود. هر روز به آن اهدافی که مهم هستند وقت بگذارید و برایشان در دعا باشید تا با قوت خدا آنها را اول تر دیگری انجام دهید. و خدا قوت انجام آنرا به شما میدهد. چون خدای ما عادل است خدای ما وقتی مطلبی را از ما بخواهد قوت آنرا نیز خواهد داد. پس باید اولویتها را تنظیم کنیم.
اول اینکه اضطرابها را از خود دور کنیم اضطرابها کشنده هستند علفها را در باغچه دیده اید اضطرابها و ترسها و نگرانیهای زندگی مثل این علفها از هر طرف میآییند و ما را تحت فشار قرار میدهند. من چندین روز است که دارم باغبانی میکنیم اما این علفها تمام نمیشوند نگرانیها نیز همینطور هستند. زندگی روحانی ما را محکم به ودش نگه میدارد و نمیگذارد ما رشد کنیم. لطفا اولویتهای زندگی را بر اساس کلام خدا تنظیم کنید.
ما مسئول هستیم که چه چیزی را از خود بر جا میگذاریم. چند وقت پیش من مطلبی را در یک کتابی میخواندم یک جمله از آن مرا خیلی منقلب کرد و آن جمله این بود که ما چه چیزی را به عنوان میراث بر جا میگذاریم. میراث ما چیست؟ میراث ما برای خانواده ما چیست؟ وقتی ما این دنیا را ترک کردیم مردم از ما چگونه یاد میکنند. خانواده ما از ما چگونه یاد میکند؟ آن چیزی که ما بر جا میگذاریم خیلی اهمیت دارد برای فرزندان ما برای اینده ما، باید برکت باشد. و این در گرو اولویتهای زندگی است.
و آخرین ورد این است که بدانیم در زندگی مسیحی ما برای هر چیز زمانی است. زمانی برای انجام کار و پذیرایی و خدمت؛ زمانی برای باز ایستادن و شنیدن سخنان عیسی مسیح و تعلیم گرفتن از او. این دو را در تعادل و همانگی و ظرافت خاص با هم انجام دهیم تا خدا زندگی ما را پر ثمر ساخته.
عیسای مسیح در یوحنا فصل ۱۵ آیه ۵ میگوید آنکه در من میماندو من در او، در من میوه بسیار میآورد زیرا جدا از من هیچ نمیتوانید کرد. در واقعی عیسای مسیح آب پاکی ر روی دست ما میریزد و میگوید جدا از ممن هیچ نمیتوانید کرد. اگر در تلاش هستید لطفا بایستید؛ دست از تلاش بردارید باید در مسیح بمانید و مسیح درما و آن وقت است که زندگی ما میوه میدهد. آن موقع است که زندگی شما در تعادل روحانی قرار میگیرد. عامل اتحاد این دو و رمز این تعال میتواند همان محبت و اقعی باشد که در کولسیان ۳: ۱۴ آمده است. و بر روی همه اینها محبت را در بر کنید، که همه چیز را به هم میپیوندد و شما را کامل میگرداند. اگر میخواهید کامل شوید رمز آن این است که محبت را در زندگی خودت آمیخته کنید محبت خداوند را؛ این محبت باید انگیزه شما قبل از انجام هر کاری باشد. این محبت اعث میشود که تعادل روحانی زندگی شما تنظیم شود؛ محبت به خدا باعث میشود که شما اولویتهای خود را درست تشخیص دهید درست برنامه ریزی کنید و در جای درست این اولویتها را قرار دهید. اگر در جایی نباید باشید از خودتان بپرسید آیا این جایی که من میروم آیا محبت خدا تجلی پیدا میکند آیا محبت خدا به دیگران سرایت میکند، وقت و انرژی من که صرف میشود آیا در راستای محبت خداوند هست؟
فرض کنید میخواهید خدمتی انجام دهید آیا محبت انگیزه این خدمت هست یا اینکه میخواهم دیگران ببینند که من چه شخص خوبی هستم و دارم خدمت میکنم! این مضر است و اصلا خوب نیست و خدا اینرا برکت نخواهد داد؛ بلکه میگوید محبت باید انگیزه اصلی کار ما باشد. و در ترجمه هزاره نو اینرا خیلی عالی میگوید: "این محبت شما را کامل میگرداند" اگر میخواهید زندگی روحانی شما کامل باشد و در تعادل باشد باید محبت انگیزه همه فعالیتهای ما باشد.
مرتا میخواست خدا را خدمت کند اما اینقدر در فکر تدارکات بود که محبت او از روی عیسای مسیح برداشته شد و محبتش بیشتر برای کار خودش بود. خودش را میخواست محبت کند که چقدر کامل همه چیز را انجام میدهد که مبادا کسی از او ایراد بگیرد. این محبت محبت واقعی نیست. محبت باید برای خداوند ما عیسای مسیح باشد.
پس اگر میخواهیم زندگی ما در تعادل روحانی باشد نگرانیهای زندگی را از خودمان دور کنیم اولویتها را در جای درست قرار دهیم یعنی اینکه با خدا وقت بگذاریم. امروز دوست دارم همه ما در حضور خدا متعهد بشویم که وقتی از اینجا میرویم تعهد ما به خداوند این باشد که خدایا من میخواهم هر روز پنج دقیقه یا ده دقیقه کلام تو را بخوانم و در آن تفحص کنم. و ببینم برای من چه پامی داری. اگر همه ما این کار را انجام دهیم کلیسای مسیح برکت گرفته و رشد میکند بنا میشود چون روحالقدس تعلیم دهنده اصلی ماست. پس اولویتهایزندگی خود را در جای درست قرار دهیم و نکته سوم اینکه اینرا بدانیم که همیشه فرصت برای خدمت هست، زمانی را خدا برای خدمت گذاشته و زمانی نیز برای آمدن به پیش پای عیسای مسیح و یاد گرفتن از او.
مرتا نصیب برتر را انتخاب کرد و این عنوانی است که عیسای مسیح به او داد میگوید او انتخاب و گزینشش برتر و بهتر بود و از او گرفته نخواهد شد مریم این انتخاب بهتر و برتر و صمیمیت را از آن خودش کرد و دعا میکنم که امروز این صمیمیت از آن ما بشود وقتی که از اینجا میرویم پیش پای عیسای مسیح و در کلام او باشیم از کلام او بخوانیم و در دعا باشیم و بگوییم خدایا مرا برکت بده، میخواهم باعث برکت کلیسای تو باشم.
دعوت میکنم که با هم بایستیم و دعا کنیم و از خداوند بخواهیم که ما را در این راستا کمک کند:
خداوندا تو را شکر میکنیم که آمدی تا ما حیات داشته باشیم. به ما کمک کن تا یاد بگیریم که چگونه در حضور تو آرام بیاستیم و از تو بشنویم. خداوندا خود را به دستان مبارک تو میسپاریم تا ما را تعلیم بدهی. میخواهیم همچون مریم نصیب برتر را انتخاب کنیم. از سخنان دهان تو بشنویم و از تو تعلیم بگیریم. آن وقت مجهز خواهیم شد تا دنیای بیرون را نیز خدمت کنیم. خدمتی که باعث نجات جآنها و توسعه ملکوت میشود. پس ما را یاری کن. در نام عیسی مسیح دعا کریم؛ آمین.
نمی دانم که در زندگی شخصی و روزانه خود تا چه اندازه مشغول و سرگرم هستید؟ شاید در طول روز و هفته آنقدر در تلاش هستید که وقتی برای انجام کاری دیگر ندارید. شاید شما از اینکه برای عیسی مسیح کاری میکنید احساس رضایت به شما دست میدهد، مثلا نیکوکاری و یا کمک به یک شخص نیازمند. شاید شما از آن جمله افرادی هستید که وقتی کاری انجام میدهید شما را خشنود میسازد. و احساس میکنید که توسط کارهای نیک تان خدا از شما بهتر راضی میشود و خشنودی او را کسب میکنید.
وقتی با افرادی که تازه مسیحی شدند صحبت میکنیم متوجه میشویم که حتی بعد از ایمان آوردن نیز بعضی از آداب مذهبی را انجام میدهند. مثلا نمازمی خوانند و آداب غسل را انجام میدهند. میدانید چرا؟ چون ما اینطور بزرگ شده ایم و پیام مسیح حالا برایمان کاملا جدید است. پیامی که میگوید که دیگر نیازی نیست برای مقبول شدن کاری انجام بدهی! خدا تو را همانطور که هستی دوست دارد. حالت قلب تو برای خداوند مهم است نه کاری که برای او انجام میدهی. و این بزرگترین تفاوت مسیحیت با دیگر ادیان دنیا است.
من خودم آدمی هستم که برای انجام دادن ماموریت و انجام کاری لحظه شماری میکنم. یک نوع تست شخصیتی است که سفارش میشود که همه افرادی که با هم و در کنار هم در در کلیسا و یا در تیم همکار هستند آن را انجام بدهند. در این تست معلوم میشود که شما چه نوع شخصیتی دارید. و بر اساس نوع شخصیت شما؛ دیگر همکاران میتوانند با شما بهتر کار کنند و به شما مسیولیت داده بشود.
اما اگر چنین احساسی در شماست؛ یعنی با انجام کاری احساس رضایت به شما دست میدهد؛ لطفا امروز با دقت به دیدگاه عیسی مسیح در خصوص خدمت او توجه کنید. او با نگاهی دلسوزانه خطاب به دوستی عزیز چنین گفت: خواهرت نصیب بهتر را برگزیده و آن از او گرفته نخواهد شد. این نصیب بهتر چیست که عیسی مسیح میخواهد همگی ما در زندگی روحانی و خدمتی خود از آن بهره ببریم؟
آیا عیسی مسیح خدمت و عملکرد مسیحی ما را نمیخواهد؟
آیا خدمت ما در توسعه ملکوتش مفید نیست؟
البته که چنین است. اما او در پس این خدمت در جستجوی آن نصیب بهتر است که مشتاقانه میخواهد به ما عطا کند. اجازه بدهید به داستان نگاهی بیاندازیم و عمق تعلیم عیسی مسیح را درک کنیم:
۳۸ در جریان سفر آنها، عیسی به دهکدهای آمد و در آنجا زنی به نام مرتا او را در خانه خود پذیرفت. ۳۹ آن زن خواهری به نام مریم داشت که پیش پاهای عیسی خداوند نشست و به تعالیم او گوش میداد. ۴۰ در این هنگام مرتا به علت کارهای زیادی که داشت نگران و دلواپس بود. پس پیش عیسی آمد و عرض کرد: «خداوندا، هیچ در فکر این نیستی که خواهر من مرا رها کرده تا دست تنها پذیرایی کنم! آخر به او بفرما بیاید به من کمک کند.» ۴۱ اما عیسی خداوند جواب داد: «ای مرتا، ای مرتا، تو برای چیزهای زیادی دلواپس و ناراحت هستی. ۴۲ اما فقط یک چیز لازم است: آنچه مریم اختیار کرده از همه بهتر است و از او گرفته نخواهد شد». لوقا ۱۰: ۳۸-۴۲
در این داستان ما دو خواهر عزیز و گرامی داریم که شخصیت آنها با هم کاملا متفاوت است. خواهر بزرگتر که میخواهد همیشه کنترل کننده باشد. او همیشه کارها را با دقت بسیار زیاد زیر نظر داشته و مراقب بوده که مبادا چیزی بر خلاف برنامه پیش بینی شده انجام بشود. بخصوص که اگر مراسم شام و مهمانی باشد. چون شام دادن در فرهنگ یهود و همینطور در فرهنگ ما بسیار با اهمیت است. ( نمونه مهمانی انگلیسیها در منزل ما؛ آوردن آب پرتقال و وقتی که ما در تهیه غذا میگذاریم و نظافتی که در منزل انجام میدهیم. اینها ما را از پا در میآورد). مرتا با دقت به جزئیات میپرداخته و زیاد از حد ریز بین بوده است.
آیا شما چنین شخصیتی دارید؟ پرداختن به جزئیات؛ شما را از هدف اصلی دور ساخته است؟ و یا شاید اینقدر درگیر امور زندگی و کلیسایی و یا مشکلات روزمره هستید که کمی از آن نصیب بهتر فاصله گرفتید؟ برای ما مسیحیان این خطر در کمین است که به راحتی خود را در عمق فعالیتهای خدمتی رها کنیم و از هدف اصلی که همانا شبیه مسیح شدن است فاصله بگیریم.
کار دیگری که مرتا انجام داده بود چه بود؟ مرتا دوست داشت که همه از اولویتهای او پیروی کنند. چرا؟ چون آنچه را که خود میپسندید میخواست دیگران هم انجام دهند. عیسی مسیح میخواست که مرتا اولویتهای اشتباه خود را ترک کند و اولویت بهتر را برگزیند. مرتا آنقدر مشغول خدمت عیسی مسیح بود که از خود مسیح غفلت کرد. او در واقع خدمت خواهرش که گوش کردن به سخنان عیسی بود را پایین تر از خدمت خودش میدانست. آیا ما آنقدر مشغول خدمت مسیح هستیم که وقتی برای صرف کردن با خود مسیح نداریم؟ عزیزان اولویتهای ما چگونه است؟ هر کس بهتر است که به خودش پاسخ بدهد.
و اما ببینیم که مریم چه کرد. او در طول مهمانی تنها به عیسی مسیح چشم دوخت. او لحظهای نگاه خود را از مسیح بر نمیداشت. برای او کیفیت مهمانی نه اینکه بی اهمیت باشد؛ اما مهمتر از خود عیسی مسیح نبود. او میدانست که مهمانی به زودی پایان خواهد پذیرفت و مسیح منزل را ترک خواهد کرد. او میدانست که فرصت را از دست خواهد داد اگر مسقیماٌ از زبان عیسی مسیح تعلیم نگیرد. این همان نصیب بهتر بود که عیسی مسیح امروز به همگی ما میآموزد تا اختیار کنیم.
جالب اینجاست که این نصیب بهتر یعنی انتخاب بهتر و ماندن در پیش پای عیسی مسیح و درس یاد گرفتن از او چیزی بود که برای مریم ماندگار شد و تا به همیشه با او ماند. عیسی مسیح گفت که ازاو گرفته نخواهد شد. توجه کنید: اگر با دقت به سخنان دهان مسیح چشم بدوزید و از او تعلیم بیابید، برکت تا به همیشه با شما خواهد ماند و شما را ترک نخواهد کرد. فرصتهای خدمتی و ماموریتی برای ما مسیحیان میآید و میرود. اما برکت حضور مسیح همیشه با ما خواهد ماند.
عزیزان عیسی مسیح مرتا را بخاطر کوشش و تلاشش در خصوص تدارکات مهمانی توبیخ نکرد؛ بلکه تنها به او گفت که تو را چیزهای زیادی نگران و مضطرب میسازد.
امروز چه چیزهایی ما را همچون مرتا «نگران و مضطرب» ساخته است؟ رفتن مردم از کلیساها؟ بی وفایی ایمانداران؟ عدم رشد کافی شاگردان؟ و یا مسایل شخصی در زندگی؟ مورد هرچه که است باید بدانیم که عیسی مسیح وارد زندگی ما شده؛ تا به همگی بیاموزد که آن نصیب بهتر را چگونه بدست بیاوریم.
مرتا بسیار نگران بود. او این نگرانی را میخواست به مریم نیز منتقل کند. دیدید که چنین افرادی همیشه باعث ایجاد تنش و اضطراب در دیگران میشوند. او چنین شخصیتی داشت.
آیا مایل هستید که خود را مورد آزمایش قرار بدهید و بالانس خود را بسنجید؟ اگر موارد بالا در زندگی شما وجود دارد شما نیازمند یک تعادل خوب از طرف خداوند هستید.
راهکارهای دریافت نصیب بهتر:
اول اینکه باید نگرانیها و اضطرابهای بی مورد را از خود دور کنیم. و اجازه بدهیم تا خداوند فکر و ذهن ما را در آرامش خودش نکاه دارد. مزمور ۳۷: ۷ «در حضور خداوند آرام باش و صبورانه انتظار او را بکش.»
چگونه اینکار را انجام دهیم؟ هر وقت چیز نگران کنندهای به سراغ فکر من و شما آمد آن را با وعدههای نیک و خوب خداوند جایگزین کنیم. این یعنی اینکه از کلام خدا بخوانیم و به خودمان یاد آوری کنیم که خداوند با ما است. رومیان ۸ میفرماید: « ۳۱ پس در برابر این چیزها چه بگوئیم ؟ اگر خدا پشتیبان ماست کیست که بر ضد ما باشد؟ ۳۲ آیا خدائی که پسر خود را دریغ نداشت بلکه او را در راه همۀ ما تسلیم کرد با بخشیدن او همه چیز را با سخاوتمندی بما نمیبخشد؟» فیلیپیان ۴: ۱۹ « و خدای من همۀ احتیاجات شما را با ثروت عظیم خود در مسیح عیسی رفع خواهد کرد. »
نصیب بهتر را نمیتوانیم داشته باشیم اگر اولویتهای زندگی مسیحی ما درست نباشد. باید با خدا وقت صرف کنیم؛ در دعا و مطالعه شخصی کلامش باشیم. از سخنان او بشنویم و در آیات و تعالیمش تفحص کنیم. بدانیم که چه چیزی برای خانواده و زندگی ما مهم است، آن را انجام دهیم. لوقا ۱۲ «۲۹ برای آنچه میخورید و میآشامید این قدر تقلا نکنید و نگران نباشید، ۳۰ چون اینها تماما چیزهایی است که مردم این دنیا دنبال میکنند. اما شما پدری دارید که میداند به آنها محتاجید. ۳۱ شما پادشاهی او را هدف خود قرار دهید و بقیه چیزها به سراغ شما خواهد آمد. »
خدا من و شما را دعوت کرده تا در توسعه ملکوت خداوند از همکاران او باشیم در گفتن خبر خوش انجیل به دیگران و دست یک کسی را بگیریم و در دست خداوند ما عیسای مسیح قرار دهیم. یعنی این بزرگترین کاری است که ما میتوانیم برای یک نفر انجام دهیم. او را با شخصیت روحح القدس آشنا کنیم و اجازه بدهیم روح پاک خداونمد ناظر بر زندگی او باشد و همه ابعاد زندگی او را کنترل کند. اگر ما چنین کاری را انجام دهیم کلیسا برکت میگیرد بنا میشود و بیداری روحانی در کلیسای مسیح آغاز میشود..
پس ما باید اولویتهای اهداف زندگی خود را بدانیم و یک راه حل عملی که من میتوانم خدمت شما عرض کنم. این است که اهداف زندگی خود را بر روی کاعذ بنویسید. واقعا چی چیزهایی برای شما مهم و دارای اهمیت است به آنها بر اساس اولویت بندی شماره گذاری کنید. و آنرا در جایی بگذارید مثلا بر روی در یخچال، وقتی که هدف زندگی خود را میبینید فکر و ذهن شما بر روی آن متمرکز میشود. هر روز به آن اهدافی که مهم هستند وقت بگذارید و برایشان در دعا باشید تا با قوت خدا آنها را اول تر دیگری انجام دهید. و خدا قوت انجام آنرا به شما میدهد. چون خدای ما عادل است خدای ما وقتی مطلبی را از ما بخواهد قوت آنرا نیز خواهد داد. پس باید اولویتها را تنظیم کنیم.
اول اینکه اضطرابها را از خود دور کنیم اضطرابها کشنده هستند علفها را در باغچه دیده اید اضطرابها و ترسها و نگرانیهای زندگی مثل این علفها از هر طرف میآییند و ما را تحت فشار قرار میدهند. من چندین روز است که دارم باغبانی میکنیم اما این علفها تمام نمیشوند نگرانیها نیز همینطور هستند. زندگی روحانی ما را محکم به ودش نگه میدارد و نمیگذارد ما رشد کنیم. لطفا اولویتهای زندگی را بر اساس کلام خدا تنظیم کنید.
ما مسئول هستیم که چه چیزی را از خود بر جا میگذاریم. چند وقت پیش من مطلبی را در یک کتابی میخواندم یک جمله از آن مرا خیلی منقلب کرد و آن جمله این بود که ما چه چیزی را به عنوان میراث بر جا میگذاریم. میراث ما چیست؟ میراث ما برای خانواده ما چیست؟ وقتی ما این دنیا را ترک کردیم مردم از ما چگونه یاد میکنند. خانواده ما از ما چگونه یاد میکند؟ آن چیزی که ما بر جا میگذاریم خیلی اهمیت دارد برای فرزندان ما برای اینده ما، باید برکت باشد. و این در گرو اولویتهای زندگی است.
و آخرین ورد این است که بدانیم در زندگی مسیحی ما برای هر چیز زمانی است. زمانی برای انجام کار و پذیرایی و خدمت؛ زمانی برای باز ایستادن و شنیدن سخنان عیسی مسیح و تعلیم گرفتن از او. این دو را در تعادل و همانگی و ظرافت خاص با هم انجام دهیم تا خدا زندگی ما را پر ثمر ساخته.
عیسای مسیح در یوحنا فصل ۱۵ آیه ۵ میگوید آنکه در من میماندو من در او، در من میوه بسیار میآورد زیرا جدا از من هیچ نمیتوانید کرد. در واقعی عیسای مسیح آب پاکی ر روی دست ما میریزد و میگوید جدا از ممن هیچ نمیتوانید کرد. اگر در تلاش هستید لطفا بایستید؛ دست از تلاش بردارید باید در مسیح بمانید و مسیح درما و آن وقت است که زندگی ما میوه میدهد. آن موقع است که زندگی شما در تعادل روحانی قرار میگیرد. عامل اتحاد این دو و رمز این تعال میتواند همان محبت و اقعی باشد که در کولسیان ۳: ۱۴ آمده است. و بر روی همه اینها محبت را در بر کنید، که همه چیز را به هم میپیوندد و شما را کامل میگرداند. اگر میخواهید کامل شوید رمز آن این است که محبت را در زندگی خودت آمیخته کنید محبت خداوند را؛ این محبت باید انگیزه شما قبل از انجام هر کاری باشد. این محبت اعث میشود که تعادل روحانی زندگی شما تنظیم شود؛ محبت به خدا باعث میشود که شما اولویتهای خود را درست تشخیص دهید درست برنامه ریزی کنید و در جای درست این اولویتها را قرار دهید. اگر در جایی نباید باشید از خودتان بپرسید آیا این جایی که من میروم آیا محبت خدا تجلی پیدا میکند آیا محبت خدا به دیگران سرایت میکند، وقت و انرژی من که صرف میشود آیا در راستای محبت خداوند هست؟
فرض کنید میخواهید خدمتی انجام دهید آیا محبت انگیزه این خدمت هست یا اینکه میخواهم دیگران ببینند که من چه شخص خوبی هستم و دارم خدمت میکنم! این مضر است و اصلا خوب نیست و خدا اینرا برکت نخواهد داد؛ بلکه میگوید محبت باید انگیزه اصلی کار ما باشد. و در ترجمه هزاره نو اینرا خیلی عالی میگوید: "این محبت شما را کامل میگرداند" اگر میخواهید زندگی روحانی شما کامل باشد و در تعادل باشد باید محبت انگیزه همه فعالیتهای ما باشد.
مرتا میخواست خدا را خدمت کند اما اینقدر در فکر تدارکات بود که محبت او از روی عیسای مسیح برداشته شد و محبتش بیشتر برای کار خودش بود. خودش را میخواست محبت کند که چقدر کامل همه چیز را انجام میدهد که مبادا کسی از او ایراد بگیرد. این محبت محبت واقعی نیست. محبت باید برای خداوند ما عیسای مسیح باشد.
پس اگر میخواهیم زندگی ما در تعادل روحانی باشد نگرانیهای زندگی را از خودمان دور کنیم اولویتها را در جای درست قرار دهیم یعنی اینکه با خدا وقت بگذاریم. امروز دوست دارم همه ما در حضور خدا متعهد بشویم که وقتی از اینجا میرویم تعهد ما به خداوند این باشد که خدایا من میخواهم هر روز پنج دقیقه یا ده دقیقه کلام تو را بخوانم و در آن تفحص کنم. و ببینم برای من چه پامی داری. اگر همه ما این کار را انجام دهیم کلیسای مسیح برکت گرفته و رشد میکند بنا میشود چون روحالقدس تعلیم دهنده اصلی ماست. پس اولویتهایزندگی خود را در جای درست قرار دهیم و نکته سوم اینکه اینرا بدانیم که همیشه فرصت برای خدمت هست، زمانی را خدا برای خدمت گذاشته و زمانی نیز برای آمدن به پیش پای عیسای مسیح و یاد گرفتن از او.
مرتا نصیب برتر را انتخاب کرد و این عنوانی است که عیسای مسیح به او داد میگوید او انتخاب و گزینشش برتر و بهتر بود و از او گرفته نخواهد شد مریم این انتخاب بهتر و برتر و صمیمیت را از آن خودش کرد و دعا میکنم که امروز این صمیمیت از آن ما بشود وقتی که از اینجا میرویم پیش پای عیسای مسیح و در کلام او باشیم از کلام او بخوانیم و در دعا باشیم و بگوییم خدایا مرا برکت بده، میخواهم باعث برکت کلیسای تو باشم.
دعوت میکنم که با هم بایستیم و دعا کنیم و از خداوند بخواهیم که ما را در این راستا کمک کند:
خداوندا تو را شکر میکنیم که آمدی تا ما حیات داشته باشیم. به ما کمک کن تا یاد بگیریم که چگونه در حضور تو آرام بیاستیم و از تو بشنویم. خداوندا خود را به دستان مبارک تو میسپاریم تا ما را تعلیم بدهی. میخواهیم همچون مریم نصیب برتر را انتخاب کنیم. از سخنان دهان تو بشنویم و از تو تعلیم بگیریم. آن وقت مجهز خواهیم شد تا دنیای بیرون را نیز خدمت کنیم. خدمتی که باعث نجات جآنها و توسعه ملکوت میشود. پس ما را یاری کن. در نام عیسی مسیح دعا کریم؛ آمین.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر